اعضا محترم گروه جرقه مي توانند مطالبشان را به آدرس
Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.
|
از روزهای کوتاه عاشقی تنها یادگار قابیست از خاطره و شاید یک دروغ بزرگ که
دیگر دوستت ندارم... |
|
|
زندگي برگ بودن در گذر باد نيست امتحان ريشه هاست
زندگی را دوست دارم نه در قفس
عشق را دوست دارم نه در هوس
|
|
shahab_shabshekan2001@yahoo.com |
|
... قاصدک امد و امد تا اینکه در کف دستانم خوش نشست .. بد جوری خیس شده بود . پرهایش همگی ریخته بودند . دلم براش سوخت . گفتمش ابلاغ کدامین پیام تو را بر این داشت که در این باران شدید عزم مرا کنی ؟ گفت : هیچ . مگر همین که گریستن فقط کار عاشق و معشوق نیست . گفتم : اگر درست فهمیده باشم می خواهی بگویی "" اشک عشق "" است تبسمی زد و رفت .......! |
|
|
kheyli sakhte ke be yek adam hey hatf az eshgho asheghe bezanan ama vaghti taraf ashegh mishe hamona behesh began ashgh mani nadare!!!!!!!bekhatere inke nemikhan on shakhs ashegh kese she!!!!!!!!
|
|
homan_ghafari2000@yahoo.com |
|
روی دیوار بنویس زندگی زیباست |
|
|
امضا
1- کساني که به طرف عقربه هاي ساعت امضاء مي کنند ،انسانهاي منطقي هستند .
2- کساني که بر عکس عقربه هاي ساعت امضاء مي کنند ،دير منطق را قبول مي کنند و معمولاً غير منطقي هستند .
3- کساني که از خطوط عمودي استفاده مي کنند لجاجت و پافشاري در امور دارند .
4-کساني که از خطوط افقي استفاده مي کنند انسانهاي منظمي هستند .
5- کساني که با فشارامضاء مي کنند ، در کودکي سختي کشيده اند .
6- کساني که پيچيده امضاء مي کنند آدمهاي شکاکي هستند .
7- کساني که در امضاي خود اسم و فاميل مي نويسند خودشان را در فاميل برتر مي دانند.
8- کساني که در امضاي خود فاميل مي نويسند داراي منزلت هستند .
9- کساني که اسمشان را مي نويسند و روي اسمشان خط مي زننداحتمالاً شخصيت خود را نشناخته اند.
10-کساني که به حالت دايره و بيضي امضاء مي کنند ، کساني هستند که مي خواهند به قله برسند
|
|
|
شاد بودن يک سفر طولاني است،نه يک مقصد
هيچ زماني براي شاد بودن بهتر از زمان حال نيست..............
زندگي کن و از تمام لحظاتش لذت ببر.
آيا به خاطر مي آوري:نام پنج نفر از ثروتمندترين اشخاص جهان،پنج شخصي که در سالهاي اخير ملکه زيبايي جهان شده اند يا ده نفر از کساني که جايزه نوبل را برده اند و يا حتي ده هنرپيشه اي که اخيراً اسکار گرفته اند.......نسبتاً مشکل است.نگران نباش هيچکس به خاطر نمي آورد
|
|
ashege_shahadat_80@yahoo.com |
|
نيمه خرداد
از غم دوست در اين ميکده فرياد کشم
داد رس نيست که در هجر رخش داد کشم
داد و بيداد که در محفل ما رندی نيست
که برش شکوه برم داد زبيداد کشم
شاديم داد غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آنرا که به من داد کشم
عاشقم عاشق روی تو نه چيز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تيشه فرهاد کشم
مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سری است بايد بر استاد کشم
سالها می گذرد حادثه ها می آيد
انتظار فرج از نيمه خرداد کشم
ديوان امام خمينی (ره)-ص ۱۵۴
|
|
|
به نام الرحم الراحمین
موسی (ع) پنهان ازدیدگان دشمن بدنیا آمد تا آیتی برتولد تو باشد.
نوح(ع) عمری بس درازداشت ازآنرو که نشانه ای بردیرزیستی تو باشد.
صالح (ع) از میان قوم خود غایب شد تا آیندگان غیبت تو را باور کنند.
یوسف (ع) گرفتار زندان شد تا شریک غم تو باشد که درزندان غیبت گرفتارآمده ای.
درباره مسیح(ع) اختلاف بسیارشد تا معلوم شود که اختلاف درباره تو دلیل بر بودن توست.
خضر(ع) از آنرو تا کنون زنده است تا مونس تنهایی تو باشد.
پیامبر(ص) درپیکار با کافران شمشمیرازنیام برکشید تا اسوه قیام تو باشد.
.
.
.
و اینک ای صاحب عصر ،ای وارث پیامبران ،ای کوبنده کافران و دشمن ستمگران،ای تسلی بخش دل زهرا(س)و خون خواه حسین (ع) ،با عصای موسی(ع) دردست و دم مسیحا (ع) بر لب و ذوالفقار علی(ع) بر کف و ردای رسول(ص) بر دوش،بشتاب که جانها به لب رسید.
|
|
|
الهی می دانی ناتوانم پس از بلاها برهانم
الهی یاریم ده که بی شک به یاری تو محتاجم.
الهی یاریم ده تا شُکوه یکتاییت را در یابم.
الهی یاریم ده تا شُکوه انسانیت را به پای نخوت و غرور نریزم.
الهی یاریم ده تا گنجور دیگری نباشم.
الهی یاریم ده تا دلی نیازارم و دلی به دست آرم.
الهی یاریم ده که بر امور دنیا خشمگین نشوم و بر امور دنیا غم نخورم.
الهی فهمم ده که کوته بین نباشم تا همه چیز را با جهل خود بیازمایم.
الهی شعورم ده که دریابم انسانم و انسانی را سزایم.
الهی درکم ده تا دریابم که ارزش مردمان به شرافت و انسانیت شان ست نه به ظاهر آراسته شان.
الهی دستم گیر و در جهل خویشتن تنهایم مگذار.
« آمین یا رب العالمین » |
|
|
salam
dar sartasar donia ensanhaey zendegy mikoonan ke fekr mikonan bar tar az khod hastan dar in bein sahm ma iraniha az hame bishtar ma iraniha ojodaty rahat talab vakhialbafy hastim va dar mian ma zanan bishaz mardan dochar in bimarian shayad choon hagh khod ra ghbool nadashte va bishaz hagh khod mikhahand.
kash ma iranian va bekhosoos zananeman be hagh khod ghane bashim vadast az khial pardazi bardarim. |
|
|
Good memories
Good memories last forever and never die,
Best friends stay together and never say goodbye,
We had so many good memories then why did they die?
We were best friends then why did we say goodbye,
But this is unfair,
How could you choose her ?
You knew I wasn’t the type to share,
You did this to me ‘HOW DARE’,
Fine you were the winner and I lost the game,
But you said this to me without any shame,
‘that no longer you want to bring my name’,
You blew my life candle and all left is the flame,
You were my heart and belief ,
How could you leave and put me in such a grief,
Now in your life she is the chief,
And I am a dried Autumn leaf,
Anyway I hope you are happy together ,
And there would be no one to bother,
And very soon her place wouldn’t be taken by someone other.
SHAKIBA |
|
|
چغندر
نام انگليسي : BEETS
نام علمي : Beta vulgaris
كليات گياه شناسي
چغندر را از قديم شناختند و حتي در حدود چهار قرن قبل از ميلاد بخواص درماني آن آَشنا بوده و از آن استفاده مي كرده اند .
چغندر بطور بومي در ناحيه مديترانه و شرق اروپا وجود داشته است و در حال حاضر در بيشتر نقاط دنيا كشت مي شود .
چغند دو نوع مي باشد يك نوع آن چغندر معمولي است برنگ بنفش تيره و يا قرمز است و نوع ديگر آن چغندر قند است برنگ زرد روشن مي باشد كه بمقدربسيار زياد در نقاط مختلف دنيا براي استفاده از شكر آن شكت مي شود .
چغندر خوب آن است كه زياد در خاك نمانده باشد و يا باصطلاح جوان باشد زيرا چغندري كه زياد رسيده باشد سفت مي شود .چغند پير معمولا گردني باريك درد و شيارهايي روي آن بوجود مي آيد .
تركيبات شيميايي:
چغند ر بسيار مغذي است و سرشار از مواد معدني و ويتامين ها است .
در جدول زير مقدر مواد آن در صد گرم چغندر آمده است .
انرژي 33 كالري
پروتئني 1/2 گرم
چربي 0/06 گرم
هيداروكربن 7/2 گرم
كلسيم 11/1 ميلي گرم
فسفر 20 ميلي گرم
آهن 0/8 ميلي گرم
ويتامين آ 5000 واحد
ويتامين ب 1 0/015 ميلي گرم
ويتامين ب 2 0/025 ميلي گرم
ويتامين ب 3 0/33 ميلي گرم
ويتامين ث 17/62 ميلي گرم
خواص داروئي:
برگ چغندر خواص درماني بسياري درد
1-بعنوان ملين و رفع يبوست بكار مي رود
2-تقويت كننده كليه است
3-درمان كننده التهاب مجاري ادرار است
4-بعنوان مصرف خارجي براي پانسمان زخم و درمان تاول مصرف مي شود.
ّ چغندر مخلوط با آّ ب هويج دفع كننده سنگ كيسه صفرا نيز هست .
شربت چغندر بهترين نوشابه و تقويت كننده بدن و دافع سموم بدن است .
طرز استفاده:
براي درست كردن شربت چغندر با آب ميوه گيري آب سه تا چهار چغندر خام را بگيريد و آنرا با يك ليوان آب معدني گاز در مخلوط كنيد اين شربت بسيار خوشمزه و انرژي زا است .
مضرات :
مضرات خاصي گفته نشده است .
|
|
|
با تو هستم سهراب
با تو هستم سهراب،
یاد دارم که به ما می گفتی , آب
را گل نکنیم
مردمان سر رود آب را می فهمند
و چه کردند به آب , مردم آن سر
رود
خوب شد رفتی و چشم تو ندید
که به آن آب گوارای زلال چه
حکایت ها رفت !
چه به کارون کردند , آب را خون
کردند.
سره ها کوچیدند , نخل ها
پوسیدند , کشت ها آب نخورد.
گل شبدر ز غم لاله قرمز پژمرد!
و چه اندوهی , سر رسید از سر کوه
کوه اندر کوه , سر رسیدند انبوه.
وزهر رهگذری پرسیدند خانه دوست
کجاست ؟!
و چنان تند و شتابان رفتند به
در خانه دوست
که ترک خورد همه چینی
تنهاییشان
اهل هیچستانها ناله سر می
دادند کور باید شد کور.
اهل کوهستانها همه فریاد زذند
دور باید شد دور
و در آن جنگ و گریز ؛ اهل
کوهستانها که مسلمان بودند
وبه سجاده دشت همه هر روز وضو
غرق به خون می کردند
مرد و مردانه به میدان رفتند
و چه خوش جنگیدند
و در آن جنگ و ستیز , با توکل به
خدایی که در این نزدیکی است
هیچ از مرگ نه پروا کردند
و در آن جنگ و گریز همه در
دلهاشان
تا بخواهی پیوند , تا بخواهی
تکثیر , تا بخواهی خورشید
و نوشتند همه تا بماند جاوید
مرگ بر ذهن اقاقی جاریست
با تو هستم سهراب
چه حکایت کنم از موشکها
که تو در خواب و فرو می افتاد
چه حکایت کنم از صورتها
که تو در خواب و همه تر می شد
و هواپیمایی , که از آن اوج
هزاران پایی
بمب می ریخت به خاک
و نمی اندیشیدند
که به قانون زمین بر نخورد.
جنگ خونینی بود.
دشت , دریاچه خون
کوچ اندر پی کوچ
تو که می گفتی
من نمی خندم اگر بادکنک می
ترکد.
خوب شد رفتی و چشم تو ندید
خانه ها می ترکید
و من از بازترین پنجره با مردم
این ناحیه صحبت کردم
با همه مردم شهر , زیر باران
رفتم
و همه دانستیم
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
--------------------------------------------------------------------
شاعر: نمی دونم
به یاد همه مرغای عشقی که
نوشیدند جرعه ای از می ناب ۸
ساله و سیمرغ شدند و کوچ کردند به
قاف و با تشکر از حضور سبز و پر شور
همه یاد گار های جنگ در جبهه
های جنگ چرا که زنده بودنم و هر
آنچه که دارم رو مدیون این حضور
هستم
|
|
|
روز قيام خونين پانزدهم خرداد پانزدهم خرداد، نقطه عطفی است در تاريخ معاصر؛ يادگاری است از پيوند معنوی توده های عظيم مردم کشور ما؛ واکنشی است از احساس عميق مذهبی ملت ايران؛ نمايشی است ازبه پاخاستن مردمی که می خواستند ظلم و ستم را از بن بر کنند؛ تجسمی است از تاريخ اسلام و درجه ای است برای سنجش فداکاری و از خود گذشتگی انسان هايي که به دنبال آرمان الهی حرکت می کنند. پانزدهم خرداد، روز قيام خونين مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به ميدان آمدند تا سلطه طاغوتيان را از کشورشان برچينند.
دستگيری امام خمينی (ره)
در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخيمان رژيم ستم شاهی به خانه امام خمينی رحمة الله يورش بردند. آنها امام را که سه روز پيش از آن، به مناسبت عاشورای حسينی در مدرسه فيضيه، در سخنان کوبنده ای، از جنايات شاه و اربابان آمريکايی و اسرائيلی او پرده برداشته بود، دستگير و دور از چشم مردم، به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از اين حادثه نگذشته بود که خيابان های شهر قم، زيرپای مردان و زنان انقلابی – که در اعتراض به رژيم شاه و حمايت از رهبرشان فرياد برآورده بودند – به لرزه درآمد. اين صحنه، درآن روز در تهران و چند شهر ديگر نيز به وجود آمد و بدین ترتيب، مردم ايران با اين قيام گسترده، نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پايان دادن به رژيم ستمشاهی هستند.
قيام پانزدهم خرداد قم
پس از انتشار خبر دستگيری امام (ره) در پانزدهم خرداد 1342، بسياری از مردم قم، به منزل ايشان رفتند و به اتفاق فرزندشان، حاج آقا مصطفی، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) حرکت کردند. پس از مدتی، صحن مطهر و خيابان های اطراف، لبريز از جمعيتي شد که شعار " يا مرگ يا خمينی" را با هيجان شديدی تکرار می کردند. در همان زمان، علما و مراجع وقت هم با صدور بيانيه هايی، خواستار آزادی فوری حضرت امام (ره) شدند. در حدود ساعت ده صبح، با ورود نيروهای مسلّح برای تقويت نيروهای شهربانی قم، تيراندازی و رگبار مسلسل ها شروع شد و تعداد زيادی از مردم زخمی شده يا به شهادت رسيدند. شدّت تيراندازی به حدّی بود که امکان انتقال زخمی ها و اجساد شهيدان نبود و اين کشتار، تا ساعت پنج عصر ادامه يافت.
حمام خون در تهران
در پانزدهم خرداد 1342، مردم تهران هم چون ساير شهرها، در اعتراض به دستگيری امام خمينی (ره) به خيابان ها ريختند و قيام خونين خويش را آغاز کردند. سيل خروشان کشاورزان غيور و کفن پوش ورامين، دهقانان کن و نيز مردم جماران به سوی تهران سرازير شد. انبوه جمعيت بازاری، بار فروش، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فريادهای رعد آسای "يا مرگ يا خمينی" و "مرگ بر شاه" تهران را به لرزه درآورد. شاه که در برابر قيام قهر آلود ملٌت، تاج و تخت خود را درحال زوال می ديد، با رگبار مسلسل به جنگ ملٌت مظلوم رفت و تهران را در پانزدهم خرداد 1342، به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبديل ساخت.
راه پيمايی در ساير شهرها
در روز پانزدهم خرداد 1342، در بيشتر شهرها، درگيری، راه پيمايی، برگزاری جلسات و نيز سخنرانی بر ضد رژيم و اعتراض به دستگيری امام صورت گرفت. در بعضی از شهرها مانند شيراز، تبريز و مشهد، اعتراض از شدٌت و گشتردگی بيشتری برخوردار بود که در اثر اين حوادث، تعداد زيادی کشته، مجروح يا زندانی شدند.
تلاش رژيم برای تغيير واقعيت
قيام پانزدهم خرداد، جوششی از طرف مردم بود برای درهم کوبيدن رژيم سلطنت و گرچه به سرعت نتيجه قطعی نداد، آثار بسيار باقی گذاشت. از اين رو، عوامل رژيم حاکم، به روش های گوناگون کوشيدند با استفاده از همه امکانات و ازجمله رسانه های گروهی، جنبه اسلامی و مردمی را از آن بگيرند و جهت خارجی به آن داده، افکار عمومی را فريب دهند. بنابراين رژيم مدعی شد که عده ای از مردم، برای به دست آوردن پول، به تهاجم بر ضد دولت دست زده اند و گفتند که اين پول ها را شخصی به نام "جمال عبدالناصر" فرستاده تا در ايران، توطئه هايی صورت گيرد. البته با همه اين تلاش ها و ادعاهای پوچ و بی اساس، شعله قيام پانزدهم خرداد 1342، روز به روز روشن تر می گرديد.
پانزدهم خرداد در مطبوعات جهان
پس از قيام پانزدهم خرداد 1342، مطبوعات خارجی به صورت های مختلف و با تيترهايی درشت، از اين روز نام بردند. برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت: "در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمينی که عليه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد". يا روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "ديروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... اين، شديدترين تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دينی، روح الله خمينی و ياوران او دستگير گرديدند".
انعکاس نهضت پانزدهم خرداد
پس از واقعه پانزدهم خرداد 1342، با وجود سانسورهای شديد دستگاه شاه، خبرهای دستگيری امام خمينی(ره) و قيام 15 خرداد؛ در مدت کوتاهی، تنها در سراسر کشور، که به فراتر از مرزها گسترش يافت و موجی از نفرت و خشم بر ضد شاه به راه افتاد. حوزه های علميه نجف، کربلا و کاظمين، به حمايت از امام خمينی (ره)، تلگراف هايی به سران کشورهای اسلامی و سازمان های بين المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژيم را به شدٌت محکوم کردند. تمام اين جريان ها در حالی صورت می پذيرفت که در مطبوعات کشور هيچ خبری ازحقايق و وقايع منعکس نمی شد.
اعتراض شخصيت ها
پس از واقعه خونين پانزدهم خرداد 1342 و کشتار مردم ايران، شخصيت های سياسی و علمی نقاط مختلف جهان، با صدور اطلاعيه هايی، مراتب اعتراض خويش را اعلام می داشتند. از آن جمله می توان به اعلاميه اعتراض آميز شيخ محمود شلتوت، مفتی و رئيس دانشگاه الازهر مصر اشاره کرد که شش روز پس از قيام پانزدهم خرداد صادر شد. در اين بيانيه، دستگيری علما و اهانت به ساحت مقدٌس آنان، داغ ننگی بر پيشانی عالم انسانی معرفی گرديده است. وی طیٌ تلگرافی، خطاب به شاه خواست از تجاوز به حريم روحانيت و علمای اسلام خودداری کند وهر چه زودتر، علمای بازداشت شده را آزاد سازد.
آزادی امام امٌت
جنبش پانزده خرداد، اگرچه واکنش طبيعی مردم مسلمان در برابر مصوٌبات خلاف اسلام رژيم و بازداشت امام خمينی(ره) بود، آزادی فوری ايشان را در برنداشت. از اين رو، اعتراض ها از همه نقاط ادامه داشت و سرانجام علمای طراز اوٌل کشور،برای چاره جويی، در تهران اجتماع کردند. رژيم حاکم که از يک پانزده خرداد ديگر بيمناک بود، کوشيد آنها را پراکنده سازد و قدمی در راه خواست آنها برندارد. از طرفی مراجع تقليد، اعلاميه ای صادر کردند مبنی بر اين که امام خمينی (ره) مجتهد جامع الشرايط و مرجع تقليد است و براساس قانون، از محاکمه و تعرٌض مصون است. سپس با انتشار اين مطلب، رژيم خود به خود مجبور شد برای فرو نشاندن نارضايتی های عمومی، امام خمينی را در هجدهم فروردين 1343 آزاد کند.
ندای ملکوتی امام
حادثه سترگ پانزدهم خرداد 1342، در اوج اصلاحات دروغين شاه خائن اتفاق افتاد؛ چرا که در آن زمان، اختناقی فراگير بر ايران سايه افکنده بود. در اين جوٌ، ناگهان ندای ملکوتی امام از شهر مقدس قم بلند شد و باافشای نقشه خائنانه شاه، مردم را از آن چه درپشت پرده ها می گذشت، آگاه کرد. آری، امام در ضمن بيدار کردن مردم، آنان را برای قيامی صددرصد اسلامی دعوت کرد و چارچوب قيام را به آنان نشان داد. از اين رو در روز پانزده خرداد گروهی از متعهدان و مخلصان که خبر دستگيری امام را شنيدند، قيام خويش را آغاز نمودند و با شعارهای "لااله الا الله" و "يا مرگ يا خمينی" ديگران را از خواب غفلت بيدار و بنيان های انقلابی استوار را پايه ريزی کردند.
اسلامی بودن قيام پانزده خرداد
در قيام پانزدهم خرداد 1342، شعارهايی که از حنجره های دردمند ملٌت ايران بلند می شد، صرفاً اسلامی و مذهبی بود و به طور کلٌی حرکت پانزدهم خرداد، به دليل توهين به اسلام و رهبری اسلام که از هر طرف مورد هجوم قرار گرفته بود، برپاشد. اگر اين نهضت خداجويانه مردم در آن روز با آن وسعت به وجود نمی آمد، رژيم ستم شاهی جرأت بيشتری از خود نشان می داد و اساس اسلام را در کشورمان از بين می برد و اهداف اربابان آمريکايی خود را محقق می گرداند.
مردمی بودن نهضت پانزده خرداد
قيام پانزدهم خرداد 1342، قيامی کاملاً مردمی بود و تکيه گاهی جز مردم رنج ديده و مظلوم ايران نداشت. اصالت اين قيام، در خروش عاشقانی بود که عارفانه در راه رضای معبود خويش، به ندای رهبر دل سوزشان پاسخ مثبت دادند و برای حمايت از آرمان های او، آماده شهادت و جان فشانی شدند. اينان، نه چهره های سياسی محض بودند و نه مردمی که برای هواهای نفسانی و مادٌی قيام کرده باشند، بلکه همين مردم پاک دل کوچه و بازار بودند که يک صدا و يک نوا بر ضد ظلم و خيانت رژيم ستم شاهی پهلوی به پا خاستند. به همين دليل، رژيم شاه سخت به وحشت افتاد و چاره ای جز گلوله باران مردم نديد.
پايان افسانه جدايی دين از سياست
قيام پانزده خرداد، به افسانه جدايی دين از سياست که بيش از نيم قرن، از سوی استعمارگران رژيم های دست نشانده آنان تبليغ و ترويج شده بود، پايان داد و جداناپذيری اسلام از سياست را، برای همگان آشکار کرد و اسلام ناب محمٌدی را از اسلام آمريکايی باز شناسانيد. از آن پس، اسلام راستين که تا دیروز جايی در مجامع علمی و روشن فکری نداشت، در ميان نسل تحصيل کرده و به ويژه دانشگاهيان راه يافت و گام به گام گسترش پيدا کرد و فعاليت های سياسی بر پايه اسلام، به عنوان بزرگ ترين جريان سياسی در ايران اوج گرفت و پيشرفت کرد و زمينه ساز انقلاب اسلامی شد.
پانزده خرداد در کلام امام خمينی (ره)
امام خمينی (ره) آن پير فرزانه انقلاب، درباره روز پانزده خرداد 1342 چنين فرمودند: "روز پانزده خرداد، در عين حال که چون عاشورا، روز عزای عمومی ملٌت مظلوم است، روز حماسه آفرين 15 خرداد، بزرگداشت ارزش های انسانی در طول تاريخ است." ايشان در سخنانی ديگر فرمودند: "قيام پانزده خرداد، اسطوره قدرت ستم شاهی را در هم شکست و افسون ها را باطل کرد. شهادت جوانان رشيد و زنان و مردان در آن روز، سدٌ عظيم قدرت شيطانی را از بنيان سست کرد. خون سلحشوران کاخ نشين، کاخ های ستم را درهم کوبيد. ملٌت عظيم الشأن با قيام و نثار خون فرزندان عزيز راه قيام را برای نسل های آينده گشود و ناشدنی ها را شدنی کرد".
گرمی بخش جان ها
قيام پانزده خرداد سال 1342، جرقٌه ای آتش بار بر خرمن باروت جامعه خفقان گرفته و شب زده ايران افکند و زمينه جنب و جوش و شور و خروش ايثار گرانه و فداکارانه را فراهم کرد. ملٌت ايران با الهام از راه و روند حماسه آفرينان پانزدهم خرداد، به عنوان اسوه های ايثار و شهادت، درس جانبازی، فداکاری و پايداری آموختند، روزهای شور و حماسه فراوانی پديد آوردند و نهضت اسلامی امام بر ضد طاغوت را تداوم بخشیدند. مبارزه پی گير و مقاومت خستگی ناپذير ملٌت ايران، از سال 42 تا 57 که به انقلابی اسلامی کشيده شد ريشه در قيام خونين پانزده خرداد داشت و برگرفته از جانبازی های زنان و مردان قهرمان آن روز تاريخی بود.
|
|
|
سرگيجه هاي بي اساس نامه رئيس جمهور به همتاي آمريكايي خود بسياري را در داخل و خارج ايران سردرگم كرده است. اين البته نخستين بار نيست كه عده اي در تحليل رفتاررئيس جمهور اصولگرا در مي مانند و اين درماندگي را كه عمدتاً ناشي از ضعف چارچوب هاي تحليلي، فقر مفهومي و افق ذهني محدود آنهاست، به فهم ناپذير بودن رفتارهاي احمدي نژاد حمل مي كنند. روشن است كه احمدي نژاد به نسبت آنچه مطلوب هاي تكنوكراسي محسوب مي شود انسان ويژه و متمايزي است و معيارهاي اهل اين فرقه را چندان به چيزي نمي گيرد. اين هم بي نياز از توضيح است كه رئيس جمهور اصولگرا از همان روز نخست بنا را بر اين گذاشته است كه بي اعتنا به سر و صداهايي كه پس از هر اقدام دولت به طور پروژه اي و به نحو انبوه توليد مي شود، كار خود را بكند و چندان در بند خوشايند و بدآيند كساني كه تكليفشان حتي با خودشان هم به درستي معلوم نيست نباشد. مشكل احمدي نژاد - يا درست تر بگويم، مشكل اين جماعت با احمدي نژاد- قبل از هر چيز پيش بيني ناپذيري اوست و اينكه رفتار و گفتار خود را مطابق با معيارهاي كهنه و غبار گرفته كساني كه فقط جهت وزيدن باد بايد معلوم باشد تا بتوان جهت چرخش آنها را هم معين كرد، تنظيم نمي كند. پس عجالتاً معلوم باشد كه ما مي فهميم حال آنهايي را كه اين روزها سخت از دست اين مرد ساختار شكن در محنتند و آشفتگي جان ،گاه در زبانشان هم نمودي مي يابد.
اما بعد، به راستي رئيس جمهور اصولگرا مگر چه كرده است؟ مي گويند او رئيس جمهور است و مردم هم بابت رتق و فتق امور زندگي روزمره شان به او رأي داده اند پس لزومي ندارد به كسوت پيامبران درآيد و ارزش هاي فراموش شده الهي و انساني را به اين و آن يادآوري كند. بعد هم براي اينكه حسابي شيرفهم شويم مقصودشان را روشن تر بيان مي كنند كه يعني كار رئيس جمهور عمل كردن است نه حرف زدن . بسيار خوب، همين مقدار كه آقايان بالاخره بعد از 9-8 سال فهميده اند پرگويان بي عمل جايشان برصدر قوه اجرايي كشور نيست، جاي صد شكر بي شكايت و حمد بي نهايت دارد. از اين پرسش هم كه پس تكليف اين همه سرمايه مادي و معنوي كه از اين ملك در دوره صدارت حرافان بي عمل هدر رفته چه مي شود، عجالتاً مي گذريم. اما اگر دقيقاً روي نقطه اصلي بحث متمركز شويم معلوم مي شود كه اساس آن بريك سوء تفاهم استوار است. احمدي نژاد به شهادت همين چند ماه كه رئيس الوزراست، عملگراترين رئيس جمهور ايران پس از انقلاب اسلامي است. حجم كار احمدي نژاد- يك تنه- از حيث كارهايي كه در داخل پايتخت و سپس استان ها چه در زمينه اصلاح ساختارها و كاركردهاي پيشين و چه از حيث تأسيس نهادهاي جديد انجام داده، با هيچ موردي در گذشته قابل قياس نيست. پس كسي نمي تواند احمدي نژاد را به سكون و بي عملي متهم كند. آنچه مي ماند اين است كه او در اين مدت حرف هم فراوان زده است. اما اجازه بدهيد؛ چه اشكالي دارد؟! مشكلي هم اگر باشد آنجاست كه كساني فقط حرف مي زدند و در قاموس آنها از عمل خبري نبود. و الا چه عيبي دارد كه كسي در عين حال كه در ميدان عمل و تحرك، گوي سبقت از همگنان ربوده و رشك اين و آن را به جان خريده، از گفتن آنچه مي انديشد هم مضايقه نداشته باشد. اين ادعا هم كه آنچه رئيس جمهور اصولگرا تا امروز گفته براي ملك و ملت هزينه هاي غير ضروري دربر داشته را چندان جدي نبايد گرفت، اگرچه فعلاً در مقام بحث از آن نيستيم.
علاوه بر اينها يك نكته را هم درباره تفاوت هاي حكومت داري ديني و سكولار به ياد بايد داشت كه در واقع بنياد نظري نامه نگاري احمدي نژاد به بوش را مي سازد. همه آن وظايفي را كه حكومت هاي سكولار در تدبير دنياي مردم برعهده دارند، حكومت هاي ديني هم عهده دارند اما يك وظيفه هست كه حاكمان سكولار خود را در مقابل آن فاقد مسئوليت مي دانند در حالي كه جزو مهم ترين مسئوليت هاي حكومت ديني است و آن مسئله توجه به مباني ديني است. حكومت هاي ديني همانقدر كه نسبت به دنياي مردم دغدغه دارند و بايد داشته باشند بايد دلمشغول ارزش هاي ديني آنها هم باشند و اين مقدور نيست الا اينكه به هنگام خطاكاري و كج روي -كه عموماً تشخيص آن چندان هم پيچيده و دشوار نيست- در امر تذكر و يادآوري كاهلي نكنند. نامه احمدي نژاد به بوش نمونه روشني از عمل به اين وظيفه اجتناب ناپذير است. احمدي نژاد حتي نخواسته است راه درست را به بوش نشان دهد. همه آنچه رئيس جمهور انجام داده اين است كه رئيس جمهورايالات متحده را با همان معيارهايي سنجيده كه او با آن معيارها ديگران را مي سنجد و درباره آنها داوري مي كند. حاصل اين سنجش هم اين بوده كه بوش صلاحيت كافي براي نمايندگي هيچ كدام از آن معيارها را ندارد چه رسد به اينكه خود را موظف به بسط آنها در سراسر جهان بداند.
رئيس جمهور اصولگرا واسطه غيب و حضور نيست؛ چنين ادعايي ندارد و نمي تواند داشته باشد. اما مردي متوكل و متوسل، است و از ياد نمي برد كه اين عالم را صاحبي است و به جز آنچه ما به چشم ظاهر مي بينيم و به عقل معاش درمي يابيم، موثرات ديگري هم در اين عالم هست. موثراتي كاملا واقعي كه خود به خود به تاثير مطلوب خويش مي انجامند به شرط اينكه آداب آنها درست به جاي آورده شده باشد: اگر خداوند را ياري كنيد، او شما راياري خواهد كرد؛ هر كس تقوا بورزد خداوند براي او راه برون رفت از سختي ها قرار مي دهد و روزي بي حساب به او عطا مي نمايد، ميان خود و خداوند را اصلاح كنيد تا او ميان شما و خلق را اصلاح كند و... اگر احمدي نژاد اين توفيق را دارد كه رفتار خود را بر مبناي چنين فرمول هايي تنظيم كند، در عين حال كه از تدبير و انديشه اين جهاني حداكثر بهره را مي برد، بايد او را به سبب اين توفيق ستود و آن را مهم ترين نقطه قوت او به حساب آورد. والا ما ديده ايم آنها را كه خود را بي نياز از امداد الهي مي دانستند و در همان حال ادعاي معجزه هم داشتند و به ياد داريم كه بهشت زميني كه آنها وعده مي دادند چه سان بدل به بيغوله اي خوفناك شده است. اين البته هيچ ربطي به اين ندارد كه دولت خود را مقدس يا مصون از خطا بداند. دولت تا آنجا كه مجموعه اي از سياست ها و عملكردهاست، امري كاملا عرفي است و آنكه مقدس است فقط اصل نظام جمهوري اسلامي است و سكاندار آن. به اين معنا انتقاد از دولت، در افتادن با مقدسات نيست و دولت را گاهي خطاكار انگاشتن هرگز نمي تواند ملاك اسلام و كفر كسي تلقي شود.
در نهايت يك مسئله ديگر را هم نبايد فراموش كرد. برخلاف آنچه اين روزها گاه از اين سو و آن سو شنيده مي شود، نامه احمدي نژاد هرگز نبايد يك اقدام نمادين صرف و بدون تاثير واقعي در صحنه روابط بين الملل دانسته شود. اين نامه تاثير خود را بر نقطه اي كه هدف خويش قرار داده بود گذارده و امروز هراس از مواجه شدن با آن به جايي رسيده كه بسياري از شبكه ها و خبرگزاري هاي معتبر جهاني از بيم سيل سؤالاتي كه ناگزير از جانب افكار عمومي با آن مواجه خواهند شد، ترجيح داده اند با عدم انتشار متن كامل نامه خاطر خود را علي الظاهر آسوده كنند. احمدي نژاد، بوش را با معامله اي مواجه ساخته كه ورود در هر دو سوي آن ضرر مطلق است. اگر به نامه پاسخ بدهد ناچار بايد بسياري از حقايقي را كه اين نامه در مورد زشت كاري هاي ايالات متحده به آنها مستند است بپذيرد و اگر پاسخي در كار نباشد، ننگ خاموشي و گنگي در مقابل سخن حق تا ابد بر پيشاني كساني كه ادعا مي كنند حامل شفابخش ترين نسخه ها براي جانكاه ترين دردهاي بشري اند، خواهد ماند. |
|
|
جمله روزانه
15 خرداد
احساس تقصیر هر گز نمی تواند گذشته را تغییر دهد. احساس تقصیر هرگز هیچ چیزی را تغییر نمی دهد.
وین دایر |
|