قسمت چهل و سوم
آسيب پذيرهاي نظامي اسرائيل
" ايالات متحده در دهه ها اخير سه بار با كشورهاي عربي را براي پيوستن به ائتلافات گسترده ، براي حمايت از اهداف نظامي فراخوانده كه عبارتند از :
1- بركناري اتحاد شوروي از افغانستان در دهه 80 ؛
2- بركناري عراق از كويت در سال 1991 ؛
3- جنگ جاري عليه تروريسم .
در هريك از اين سه واقعه ، تلاش ها براي جلب حمايت اعراب سبب ايجاد تنش هايي ميان اسراييل و تعهد ايالات متحده – براي حفظ " برتري كيفي نظامي " اسراييل در برابر كليه دشمنان بالقوه آن – شده است . فروش هاي برنامه ريزي شده موشك هاي هارپون AGM-84"Block II "وسيستم هاي راكتي MLRS در سال 2001 به مصر نشان از اين خطر دارد كه دگر بار ، اصل راهبردي بنيادين ممكن است فداي منافع ديپلماتيك گذرا و موقتي شود .
تعهد ايالات متحده براي حفظ برتري كيفي اسراييل ساده و فهم پذير است . اسراييل در خصوص توپخانه ، تانك و هواپيماي جنگي كه با ائتلافي از كشور هاي عربي مي تواند مستقر و به كار گرفته شود ، همواره برتري داشته باشد ؛ در حالي كه دولت هاي عربي ، نيروهاي زميني خود را بر اساس تشكيلات خدمت نظام فعال و ثابت ساختار بندي كرده اند ، ارتش اسراييل در وهله اول ، حتي قبل از بسيج نيروهاي ذخيره ،با ضعف تعداد نيروهاي همسايگان خود مواجه است (اسراييل از امتياز 8 به 1 سوريه در نيروهاي زرهي در اكتبر 1973 بلندهاي جولان برخوردار بود .) اين ضعف زماني پيش تر مي شود كه به اين واقعيت پي ببريم كه دولت هاي عربي به لحاظ تاريخي اين توانايي را داشته اند كه ائتلاف هاي چند مليتي سريعي را تشكيل دهند ؛ بنابراين ، موازنه نظامي به نفع اسراييل از راه رسيدن به كميته تسليحات اعراب حاصل نمي شود ؛ بلكه ، لازم است هرگونه موازنه اي به لحاظ كيفي صورت گيرد .
در اواخر دهه 60 ، ايالات متحده تسليحات پيشرفته اي را به اسراييل عرضه كرد كه از تسليحات ديگر كشورهاي عربي پيشرفته تر بود . اسراييل اولين هواپيماي جنگي فانتوم F-4 خود را در سال 1969 از ايالات متحده دريافت كرد ؛ يعني ، 4 سال قبل از اين كه حتي فروش اين فانتوم ها براي كشور هاي عربي بررسي شود . در سال 1983 ، اف-16 هاي ايالات متحده به مصر تحويل داده شد ؛ يعني ، 3 سال پس از تحويل اولين اف-16 ها به اسراييل . اين تعهد غير رسمي براي حفظ برتري كيفي اسراييل ، اولين بار در دولت رايگان آشكارا مطرح شد ، و از آن زمان به بعد دولت هاي ديگر آن را تأكيد و تكرار كردند . ضمن آن كه تعميق تعهدات قاطعانه براي حفظ برتري كيفي اسراييل ، با فرسايش هاي عملي و نظري مواجه شده است .
ترديدهاي دهه 90 : برتري كيفي در مقابل چه كسي ؟
پيش از آن اين خط مشي نامي به خود گرفته باشد ، تعهد به حفظ برتري كيفي اسراييل در سطح سيستم هاي تسليحاتي آشكارا بود و اين عقيده وجود داشت كه اين برتري به طور تلويحي حفظ شود ؛ اما در سال هاي تصدي دولت رايگان ، شكاف در سيستم هاي تسليحاتي ميان اسراييل و عربستان سعودي كمتر شد و با فروش سيستم هاي رادار هوايي آواكس در سال 1981 كه از نظر كيفي از كل دارايي هاي نظامي اسراييل برتر بود ، جدال و مشاجره هاي زيادي به پا خواست . برتري كيفي ،آرام آرام به شعاري توخالي تبديل مي شد . زماني كه مزيت اسراييل در سيستم هاي تسليحاتي در شرف تضعيف و تحليل قرار مي گرفت ، ايالات متحده مدعي شد كه برتري كيفي اسراييل در سطح سيستم هاي فرعي را حفظ مي كند ؛ براي مثال اسراييل همان air frame ( تجهيزات هوايي) را با اويونيك ( الكترونيك هواپيما ) پيشرفته تر دريافت مي كرد ؛ هم چنين ايالات متحده استدلال مي كرد كه اسراييل به تنهايي مي تواند برتري كيفي خود را به ويژه در سيستم هاي ويژه ارتقا بخشد و حفظ كند. اين كار با حمايت ايالات متحده از صنايع دفاعي اسراييل و كمك نظامي آن كشور صورت مي گرفت . ( 475 ميليون دلار سالانه به تداركات و تهيه برون ساحلي اختصاص مي يافت .) ايالات متحده هم چنين استدلال مي كرد كه اگر دولت عربي ، حتي سيستم هاي فرعي اسراييل را داشتند ، اسراييل از نظر آموزش ، تاكتيك ها ، و سيستم هاي ارتباطي سرآمد آنها بوده است .
عامل ديگر در تحليل و تضعيف برتري كيفي اسراييل بر پايه اين پرسش بود كه "برتري كيفي اسراييل در مقابل چه كشوري حفظ مي گردد ؟" مطرح كردن اين موضوع كه چگونه بايد با كشورهايي كه پيمان صلح با اسراييل امضاء كرده اند رفتار كرد ، مساله اي ظريف و سنجيده بود . از يك سو ايالات متحده استدلال كرده است كه مصر تهديدي براي اسراييل به شمار نمي آيد ؛ زيرا برنامه كمك نظامي به مصر براساس اين منشور است كه مصر در صلح با اسراييل قرار دارد . از ديگر سو ايالات متحده به طور تاكتيكي ديدگاه اسراييل را پذيرفته است كه اسراييل اگر بخواهد موازنه قدرت منطقه اي را محاسبه كند ، نمي تواند مصر را ناديده بگيرد ؛ زيرا هرگونه تغيير حكومت در مصر اوضاع را دگرگون مي سازد . گذشته از اين ، ايالات متحده در اوايل دهه 90 دولت هاي عربي خليج فارس را از موازنه نظامي اعراب – اسراييل خارج ساخت و بر برتري كيفي اسراييل به هر گونه تركيب احتمالي دشمنان عرب تمركز نمود .
چالش اسراييل با كشورهاي عربي
" جورج دبليو بوش " تأكيد كرده است كه ايالات متحده بر تعهد خود مبني بر حفظ برتري كيفي اسراييل پاي بند است . وي اين اظهارات را در اولين نشست خود با نخست وزير اسراييل ، آريل شارون ، ( 20 مارس 2001 ) بيان كرد . وزير امور خارجه آمريكا ، كالين پاول ، نيز در سخنراني خود در روز 19 مارس 2001 در كنفرانس " AIPAC " به طور علني از تلاش هاي ايالات متحده براي حفظ برتري كيفي نظامي اسراييل جانب داري نمود . از طرفي ، دولت بوش براي جلب حمايت از مبارزات ضد تروريسم به دور جديدي از فروش تسليحاتي به دولت هاي عربي ، از جمله مصر ، روي آورده است . به طور مشخص ، ايالات متحده فروش موشك هاي كروز ضد كشتي موسوم به " Block II " 53 AGM- 84 Harpoon را به نيروي دريايي مصر بررسي مي كند . بنا به گفته اي شركت بوئينگ كه توليد كننده هارپون است ، مدل "Block II " امكان حمله در محيط هاي ساحلي شلوغ را فراهم آورده بر قدرت حمله به اهداف ساحلي زمين پايه مي افزايد . اين موشك كروز كه بر كشتي سوار و مستقر مي گردد ، از طريق ماهواره هدايت مي شود داراي برد 100 مايلي است كه مي توان كلاهك 500 پوندي را در 30 پايه هدف ، و بيش از 30 مايل در داخل خشكي منتقل نمود . به عبارت ديگر ، جلگه ساحلي باريك و پر ازدحام اسراييل كه 70 در صد از جمعيت اسراييل و 80 در صد از صنايع كشور را در خود جاي داده است ، در برابر نيروي دريايي مصر در آينده آسيب پذير مي شد . از بين بردن توانايي اين موشك ضد كشتي در حملات زميني ممكن بود تنها نگراني هاي اسراييل را در كوتاه مدت بر طرف سازد و آن هم تا زماني كه مصر اين سيستم را در آينده تكميل مي نمود .
گذشته از اين ، برنامه هاي ايالات متحده براي فروش شماري از موشك هاي دور برد "MLRS "و قطعات تانك هاي "100 MIAI " نگران كننده است . قرار است ايالات متحده 35 هلي كوپتر " آپاچي AH- 64A " مصر را به آپاچي هاي پيشرفته "AH- 64D " تبديل نمايد ؛ نيز براي ارتقاي موشك هاي جديد هارپون مصر به اقداماتي دست زند . در پايان دهه 90 ، مصر 66 رزم ناو و 83 شناور گشتي ، در مقايسه با 21 رزم ناو و 35 شناور گشتي اسراييلي داشته است .
ادامه دارد ...
|