519

 
 

به نام حضرت دوست، که هر چه بر سر ما مي رود عنايت اوست

مجله الکترونيکي روزانه :: شماره 519 :: جمعه 27 مردادماه 1385

Mobin_s2004@yahoo.com


يک ايميل جالب ديگه!

عليک سلام
از بين ايميلهاي دريافتي، ديروز در همين بخش يک ايميلي که متمايز از ديگر ايميلها بود را نوشتم (ايميل يکي از نيرورهاي حزب الله لبنان).
و اما براي امروز يک ايميل جالب ديگه داريم! چند روز پيش در روزانه در  ستون آزاد مطلبي با عنوان «علامت پاگان» نوشته شده بود، يکي از اعضا گروه (mazaherijalal@gmail.com) در اين مورد ايميل جالبي را فرستاده اند که عينا در زير قرار داده ام:

سلام
امروز توي ستون آزاد روزانه مطلبي درباره فيلم طالع نحس وعدد شيطاني 666 بود که توجه منو بخودش جلب کرد

 در بسياري از مناطق آمريكا و يا اروپا، بنابر اعتقاداتي كه در بخش مكاشفه رويدادهاي آخر زمان از عهد جديد كتاب مقدس هم آمده است، شماره 666، عددي نحس به شمار مي آيد (جملات كتاب مقدس چنين است: سپس جانور عجيب ديگري ديدم كه از داخل زمين بيرون آمد... بزرگ و كوچك، فقير و غني، برده و آزاد را وادار كرد تا علامت مخصوص را روي دست راست يا پيشاني خود بگذارند و هيچ كس نمي توانست شغلي به دست آورد تا چيزي بخرد، مگر اين كه علامت مخصوص اين جانور، يعني اسم يا عدد او را برخود داشته باشد. اين خود معمايي است و هر كه باهوش باشد مي تواند عدد جانور را محاسبه كند. اين عدد، اسم يك انسان است و مقدار عددي حروف اسم او به 666 مي رسد.

من به صورت اتفاقي اين معما رو حل کردم البته ظاهرا قبلا حل شده بوده! حالا کاري که ميگم بکنيد

برنامه NOTEPAD رو باز کنيد  و اين کليدهاي ترکيبي زير رو به ترتيب  از بزنيد

alt+85 , alt+83 , alt+65 , alt+77 , alt+69 , alt+82 , alt+73 , alt+67 , alt+65

چي مي بينيد؟  درسته    USAMERICA     که همون  United States of AMERICA  است

اعدادي که در کليدهاي ترکيبي زديد مقدار عددي حروف  در کد استاندارد کاراکترها (ASCII) است

حالا اون اعداد رو با هم جمع کنيد

85 + 83 + 65 + 77 + 69 + 82 + 73 + 67 + 65 = 666

خب حالا چرا توي هاليود عدد 666 که سالهاي سال(حداقل از سي سال قبل) اون رو به عنوان عدد شيطاني معرفي مي کردند يکدفعه به يک عدد مقدس و رهايي بخش تبديل مي شود؟؟!!!!! شايد آنها زودتر توانستن عدد جانور را محاسبه كنند !!

فکر مي کنم اين موضوعي است که جاي بحث بسيار دارد منتظر نظرات شما هستم
mazaherijalal@gmail.com

عناوين برخي از  مطالب اين شماره از مجله الکترونيکي «روزانه»

  • سوتی های بزرگ در گذرنامه های جدید ایرانی!
  • معرفي فيلم: د.ي.و.ا.ن.ه
  • دانلود فيلم: سریال تلویزیونی نرگس
  • دانلود آلبوم: آوای عشق (1385)
  • تیتراژ سریال نرگس
  •  تبدیل فایل های Word به PDF
  • Badminton 
  • اسلام آوردن مجوسى!
  • من «انبه» هستم
  • ژنرال مهدی! ... Mehdix
  • و ....

 


 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


 



 

 


Mobin_s2004@yahoo.com

با کليک بر روي اين لينک يک سري هم به تاج محل مي زنيد
سوتی های بزرگ در گذرنامه های جدید ایرانی!
ویدیو مصاحبه احمدی نژاد با خبرنگار سی بی اس

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

با عقب نشيني اسراييل از بخشهايي از جنوب لبنان؛
ارتش لبنان در حاشيه‌ي رود ليطاني مستقر شد

پس از افزايش عقب‌نشيني ارتش اسراييل از مناطق جنوبي لبنان و تحويل بعضي از مواضع‌شان به نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل، تانك‌ها، خودروهاي زرهي و سربازان لبناني صبح روز پنج‌شنبه استقرار در جنوب رود ليطاني را آغاز كردند.
به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، 10 نفربر زرهي لبنان سوار بر كاميون از طريق پل جديد ايجاد شده بر روي رود ليطاني به خط ساحلي مديترانه عبور كردند. كاميون‌ها و جيپ‌هاي لبناني با پرچم‌هاي لبنان سربازان را به طرف جنوب شهر بندري طبريه منتقل كردند.
كانتينرهاي حامل 20 تانك نيز وارد مرجعيون شهر كليدي نزديك مرز اسراييل شدند كه در خلال حمله اسراييل به لبنان به اشغال آن‌ها درآمده بود.
يكي از مقامات عالي‌رتبه نظامي لبنان كه خواست نامش فاش نشود به خبرگزاري آسوشيتدپرس گفت: استقرار ارتش براي چند روز به منظور گسترش اقتدار دولت لبنان بر تمام اراضي اين كشور از جمله رود ليطاني ادامه مي‌يابد.
در طرح آتش‌بس سازمان ملل خواسته شده 15 هزار نيروي لبناني به نيروهاي حافظ صلح در اين منطقه بپيوندند تا گشت‌زني در مناطق ميان رود ليطاني و مرز اسراييل را بر عهده بگيرند.
اما دولت لبنان اعلام كرده اين سربازان به دنبال مبارزان حزب‌الله لبنان يا خلع سلاح آن‌ها نخواهند بود.
غازي عريضي، وزير اطلاع‌رساني لبنان در جلسه‌ي دو ساعته كابينه گفت: هيچ رويارويي ميان ارتش لبنان و برادرانمان در حزب‌الله وجود نخواهد داشت. اين اقدام جزو ماموريت ارتش نيست و آن‌ها تحت پيگرد قرار نمي‌گيرند.
در همين حال ارتش اسراييل از بامداد امروز انتقال كنترل مواضعي را به سازمان ملل آغاز كرد.
ارتش اسراييل اعلام كرد: بيش از نيمي از اراضي كه اسراييل در لبنان در اختيار داشته به نيروهاي حافظ صلح سازمان ملل تحويل داده شد و اين روند به صورت مرحله به مرحله در حال انجام است و ادامه‌ي آن بستگي به توانمندي نيروي سازمان ملل و هم‌چنين توانمندي ارتش لبنان براي كنترل موثر بر اين منطقه دارد.
ارتش اسراييل اعلام كرد: اين براي اولين بار است كه اراضي را به سازمان ملل تحويل داده است.
شبكه‌ي دو تلويزيون اسراييل نيز گزارش داد، تمام نيروهاي ذخيره‌ي اسراييل تا بامداد امروز لبنان را ترك كرده و تنها سربازان عادي هم‌چنان در حال گشت‌زني در اين كشور هستند.
ارتش اسراييل اين گزارش را فورا تاييد نكرد اما گفت طرح‌هايي براي بازگرداندن فوري تمام نيروهاي احتياط وجود داشته است.
فواد سنيوره، نخست‌وزير لبنان نيز در يك سخنراني تلويزيوني اظهار داشت: لبنان حق تعيين سرنوشتش را داشته و نسبت به دخالت‌هاي خارجي كه اين كشور را به ميدان جنگي براي فلسطينيان، اسراييلي‌ها و سوري‌ها در طول چندين دهه كرده هشدار داد

 



 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

معرفي فيلم

د.ي.و.ا.ن.ه
C.R.A.Z.Y

کارگردان: ان مارک واله. فيلمنامه: فرانسوا بولي، ژان مارک واله. موسيقي: ديويد بووي و انتخابي. مدير فيلمبرداري: پي ير مينو. تدوين: پل ژوترا. طراح صحنه: پاتريس ورمت. بازيگران: ميشل کوته[گروياس بيوليو]، دانيله پرولکس[لورين بيوليو]، يوهانه لبرون[دوريس]، اميل واله[زاکاري بيوليو-٦ تا ٨ سالگي]، مارک آنرده گرودين[زاکاري بيوليو-١٥ تا ٢١ سالگي]، پي ير لوک بريا[ريمون بيوليو-٢٢ تا ٢٨ سالگي]، ماکسيمه ترمبلي[کريستين بيوليو-٢٤ تا ٣٠ سالگي]، آلکس گروال[آنتوان بيوليو-٢١ تا ٢٧ سالگي]. ١٢٧ دقيقه. محصول ٢٠٠٥ کانادا. برنده جايزه تماشاگران از جشنواره AFI، برنده جايزه بهترين بازيگر زن/دانيله پرولکس، برنده جايزه بهترين بازيگر مرد/مارک آندره گرودين از جشنواره يوترا، برنده جايزه ويژه داوران جوان از جشنواره گيخون، برنده جايزه بهترين فيلم کانادايي از جشنواره مونترال، برنده جايزه بهترين بازيگر مرد/آندره گرودين از انجمن منتقدان فيلم ونکوور.
زاکاري چهارمين پسر از پنج پسر خانواده بيوليو است. مادرش که او را در شب سال نو با تار موي سفيد بر سرش به دنيا آورده، مي پندارد که زاک نظر کرده است. اما بر خلاف نظر او زندگي براي زاک چندان هم ساده و راحت نيست. چهار برادر با طبع هايي متفاوت زندگي را براي او تبديل به جهنم مي کنند و پدر مردسالارش فکر مي کند که پسر در آستانه بلوغ اش، چندان هم رفتار مردانه اي ندارد.

چرا بايد ديد؟
فيلم برگزيده تماشاگران بيست و پنجمين جشنواره فيلم استانبول که در کشور خود نيز جوايز با اهميتي را درو کرده است[از جمله جايزه بهترين فيلم جشنواره مونترال که معادل کانادايي اسکار است]. ديوانه فيلمي درباره يافتن هويت خويش است، اما روايت آهنگين و سرشار از نوستالژي واله در کنار شخصيت هايي که با ظرافت تمام پرداخته شده اند، فيلم را تبديل به اثري قابل اعتنا مي کند. مخصوصاً اگر بدانيم که ژان مارک واله متولد ١٩٦٣ تاکنون غير از چند فيلم کم اهميت هاليوودي چيز ديگري نساخته و ديوانه در حقيقت تولدي ديگر براي او رقم زده است. ماجراهاي د.ي.و.ا.ن.ه که در فاصله زماني دهه هاي ٦٠ تا ٨٠ مي گذرد، نوعي قصه عاشقانه ديوانه وار نيز هست: البته قصه عشق يک پدر به پنج پسرش و قصه عشق تنها يک پسر به پدرش که باعث مي شود دروغ هم بگويد!
واله در ترسيم فضاي دهه هفتاد بسيار ماهرانه عمل کرده و بهاي زيادي به موسيقي – در واقع ترانه هاي انتخاب شده از شارل آزناوور، ديويد بووي، پينک فلويد، رولينگ استونز، پتسي کلاين و ... که خريد حقوق استفاده از آنها ٦٠٠ هزار دلار از بودجه شش و نيم ميليون دلاري فيلم را به خود اختصاص داده- داده است. ترانه ها نه براي آهنگين کردن فيلم، بلکه براي توصيف شخصيت ها، بازتاب روح زمانه و احساس آزادي خواهي نضج گرفته در دهه ١٩٧٠ مورد استفاده قرار گرفته اند. فيلم به زبان فرانسوي و در قسمت فرانسه زبان کانادا ساخته شده و واله توانسته تعادل ظريفي ميان درام و کمدي در فيلم خود به وجود آورد. واله مي گويد که ذهن اش ده سال درگير اين پروژه بوده، ادعايي که دور از واقعيت نيست و فيلمنامه ظريف و منسجم آن شاهدي بر اين ادعاست. به دليل اهميت فيلم در شماره آينده مصاحبه اي اختصاص با ژان مارک واله خواهيم داشت. تا آن روز سعي کنيد فيلم را يافته و ببينيد! بازي ميشل کوته از نقاط برجسته فيلم است.
ژانر: درام، کمدي.


دانلود فيلم

سریال تلویزیونی نرگس

چهار قسمت دیگه از سریال نرگس
(هر جمعه چند قسمت از سریال نرگس برای دانلود گذاشته می شود)

لینک های دانلود فیلم:
Part 6

Part 7

Part 8

Part 9

  لينکهای دانلود غير مستقيم مي باشد.

راهنمای دانلود از مگاآپلود: بر روي لينك دانلود كليك مي كنيد صفحه اي باز ميشود، در ابتدا اگر با پيغام Download with Premium! روبرو شديد چند دقيقه بعد مراجعه كنيد و دوباره به اين صفحه بياييد كه البته اين مشكل بيشتر براي كساني كه در ايران هستن پيش مياد.
در صورتي كه با اين پيغام روبرو نشديد صفحه اي باز میشه که  در يك كادر بايد كدي كه مشخص شده رو وارد كنيد به صورت صحيح سپس بر روي Download كليك كنيد.
سپس يك ثانيه شمار وجود دارد صبر كنيد تا ثانيه شمار صفر شود
سپس بر روي Click Here To Download كليك كنيد تا فايل مورد نظر رو دانلود كنيد بهتر است از Dap استفاده نكنيد خاطر نشان مي شوم اين هاست در بيشتر موارد داراي سرعت بالا هست و همچنين Resume هم داره و ميتونيد فايلتون رو از ادامه دانلود كنيد
 

----------------------------------------------------------------------

قابل توجه ایرانیان عزیز خارج کشور !
باطلاع می رساند روزهای جمعه و ایام تعطیل فیلمهای ایرانی برای مشاهده و دانلود در این قسمت معرفی خواهد شد.

 

 


 

Mobin_s2004@yahoo.com

دانلود آلبوم: فارسي

آوای عشق (1385)
باصدای علیرضا افتخاری

براي دانلود، روي لينکهای بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.
 


 

تک موزیک

تیتراژ سریال نرگس

آهنگ تیتراز سریال جدید نرگس هست که به صورت بی کلام اجرا شده. کار آهنگسازی این کار رو حمیدرضا صدری آهنگساز خوبه کشورمون بو عهده داشته. ندایی و الهام رضایی هم کار همنوایی اجرا کرده بودند.

لینک دانلود آهنگ
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

نرم افزار PC

 تبدیل فایل های Word به PDF

مطمئناْ همه ی شما با فرمت PDF آشنایی دارید . این فرمت برای ارایه متن های گوناگون مثل کتاب ها ، جزوات آموزشی ، راهنمای استفاده وسایل و نرم افزار ها و ... کاربرد داره .
برای تبدیل فایل های تولید شده با نرم افزار Word به PDF می تونید از برنامه ی زیر استفاده کنید .
این نرم افزار یک قسمت به ToolBar برنامه Word اضافه می کنه و به راحتی فرمت رو براتون ایجاد می کنه .

 لینک دانلود
لینک دانلود غیر مستقیم می باشد. بعد از کلیک روی لینک و باز شدن صفحه جدید، در پائین صفحه کلید Download را بزنید.



 

نرم افزار موبایل

Badminton

   

بازي بسیار زيباي بدمينتون

 لینک دانلود
براي دانلود، روي لينک بالا کليک سمت راست نموده و Save Target As را بزنيد.

 

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com


برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز

برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز
روز اول رفت دینم در سر زلفین تو
ساقیا یک جرعه​ای زان آب آتشگون که من
از خطا گفتم شبی زلف تو را مشک ختن
پرتو روی تو تا در خلوتم دید آفتاب
نام من رفته​ست روزی بر لب جانان به سهو
در ازل داده​ست ما را ساقی لعل لبت
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان
در قلم آورد حافظ قصه لعل لبش

 

پبر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
در میان پختگان عشق او خامم هنوز
می​زند هر لحظه تیغی مو بر اندامم هنوز
می​رود چون سایه هر دم بر در و بامم هنوز
اهل دل را بوی جان می​آید از نامم هنوز
جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
جان به غم​هایش سپردم نیست آرامم هنوز
آب حیوان می​رود هر دم ز اقلامم هنوز

 
 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

اعضا محترم گروه مي توانند مطالبشان را به آدرس
 Mobin_s2004@yahoo.com
بفرستند تا با نام خودشان در اين ستون نوشته شود.

 

akh_lion@yahoo.com

شاگرد سال اول دبستان کلاس دبی در باره عکس خانواده ای بحث می کردند در عکس پسر کوچکی رنگ موی متفاوتی با سایر اعضای خانواده داشت یکی از بچه ها اظهار کرد که او فرزند خوانده است و دختر کوچکی بنام جوسلین جی گفت من درباره فرزند خواندگی همه چیز را می دانم چون خودم فرزند خوانده هستم دیگر از بچه ها پرسید فرزند خواندگی یعنی چه جوسیلن گفت یعنی اینکه به جای شکم در قلب مادرت رشد کنی

 

 

raha_432@yahoo.com

چشم های توزلال بود
ارزوی ما همه محال بود
قصه رسیدن من و تو چون خیال بود
بین ما سالهای سال راه بود
عشق همچو عکس ماه بود
چشم های تو برای من پناه بود
این سوالهای سخت بی جواب بود
سرزمین چشم ما غرق اب بود
کاش رفتن تو مثل خواب بود
_کاش خواب بود_

 

 

dorsa220@yahoo.com

اگر چشمان من دریاست
 تویی طوفان شبهایش
اگر حرفی زدم از گل
تویی معنا و مفهومش

 

 

cherchil1986@yahoo.com

اعوذ به .................
دیگر سربه راه تو نمیشوم. آخراین روزها سر به هوای او شده ام. سربه هوایش هم میدهم ، همین روزها. هووی او نمی توانی بشوی، ازتو آنقدر سرتر است که وِلت کنم بروم سراغ آغوشش .
هر حیله ای بلدی سوار میکنی که سوارم بشوی نمیتوانی . من دلم سوار بادش شده ، هرطرف اراده کند، می کشاندم . هاهایت به هوهویش نمیرسد وجذبه ات به جذبه اش نمیرسد هرگز.
تواگر آتشی که بسوزانیم، من خود آتش گرفته به جانم . جمع کن سوز وگدازت را که تمام خودسوزی ات به یک اشاره شمعش نمیرسد . تو اگر عشوه میکنی ، اوتشنه میکند . نمی بینی چند وقتی است این پیچکهای بی ملاحظه ات ، جان بالا رفتن از پیکرم را ندارند ؟! نمی شنوی صدایت به گوشم نمیرسد . نمی گویی زبانم به اشاره ات نمی چرخد . غلام حلقه به گوشت هم که اماره اش را کول کرده مطمئنه اش را به رخت میکشد . نفسم هم دیگر به راهت نیست ، بی راهه نرو .... برو .

به اميد ديدار شما
http://cherchil1986.blogfa.com

 

 
zoskoie@yahoo.com

Read this before your next gas fill-up.
This world gets sicker everyday!

Folks:
Please take a couple minutes to read this warning about Gas Pumping Handles.

Warning: Look at the gas pump handle BEFORE you pump your gas. Please read and forward to anyone you know who drives a car.
My name is Captain Abraham Sands of the Jacksonville, Florida, Police Department. I have been asked by state and local authorities to write this email in order to get the word out to car drivers of a very dangerous prank that is occurring in numerous states.
Some person or persons have been affixing hypodermic needles to the underside of gas pump handles! These needles appear to be infected with HIV positive blood. In the Jacksonville area alone, there have been 17 cases of people being stuck by these needles over the past five (5) months. We have verified reports of at least 12 others in various states around the country. It is believed that these may be copycat incidents due to someone reading about the crimes or seeing them reported on television. At this point no one has been arrested and catching the perpetrator(s) has become our top priority. Shockingly, of the 17 people who where stuck, 8 have tested HIV positive and because of the nature of the disease, the others could test positive in a couple years.
Evidently the consumers go to fill their car with gas, and when picking up the pump handle get stuck with the infected needle.
IT IS IMPERATIVE TO CAREFULLY CH ECK THE HANDLE of the gas pump each time you use one.
LOOK AT EVERY SURFACE YOUR HAND MAY TOUCH, INCLUDING UNDER THE HANDLE!
If you do find a needle affixed to one, immediately contact your local police department so they can collect the evidence.
PLEASE HELP US BY MAINTAINING A VIGILANCE, AND BY FORWARDING THIS EMAIL TO ANYONE YOU KNOW WHO DRIVES. THE MORE PEOPLE WHO KNOW OF THIS, THE BETTER PROTECTED WE CAN ALL BE.
Rose Lambert, Chief Aide to Supervisor Gerry Hyland, Mount Vernon District, 2511 Parkers Lane, Alexandria, VA 22306.

 

 

aez_fr@yahoo.com

در انتهاي هر سفر
در آيينه
دار و ندار خويش را مرور مي كنم
اين خاك تيره اين زمین
پاپوش پاي خسته ام
اين سقف كوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خداي دل
در آخرين سفر
در آيينه به جز دو بيكرانه كران
به جز زمين و آسمان
چيزي نمانده است
گم گشته ام ‚ كجا
نديده اي مرا ؟

 

 

asheghe_shahadat_84@yahoo.com

منتظران مصلح خود باید صالح باشند

ديوار کوتاه بد حجابی..........
دزدان عفاف، از ديوار کوتاه بد حجابي و بي حجابي، راحت تر به حريم کرامت زنان و دختران دستبرد مي­زنند. اما زنان با حجاب، به خاطر آنکه در سنگر حفاظتي عفاف و پوشش­اند، از اينگونه تعرض­ها و وسوسه­هاي شيطاني مصون ترند.
خوشا آنان که        نگهبان مزرعه نجابت و باغ حيا و عفافند و با پوشش صحيح و کامل، محيط را هم براي خودشان ايمن و سالم مي­سازند، هم وسيله هوسبازي و به گناه افتادن ديگران نمي­شوند.
آنانکه زيبايي­هاي خود را در معرض ديد و تماشاي عموم مي­گذارند، بيماردلان و هوسبازان را به وسوسه گناه و شعله فساد مي­اندازند و در آلودگي آنان شريکند. خودشان نيز از دستبرد اهل طمع مصون نمي­مانند.
آنان که از بي حجابي و برهنگي و خودنمايي لذت مي­برند، شايد فراموش کرده­اند که دستگاههاي دقيق خدا، اين صحنه­ها را ضبط مي­کند و فرداي قيامت مورد سوال قرار خواهد داد.
براي لذت ديگران، عذاب الهي را براي خود خريدن، عاقلانه نيست. عاقل آن است که انديشه کند پايان را خواهرم!        

خواهرم؛ ای سراپا الماس !
قدر خود را بشناس؟
با حجابت، پاسدار گوهر جان باش
حرمت خون شهيدان را نگهبان باش

 

 

ebgh_80@yahoo.com

يادداشت هاي همين جوري
(يا يادداشتهاي هفته اي كه گذشت)

اول ) به مرحمت من ، دوستان ديگر هم به طنز رو آورده اند ، مقدمشان را گرامي مي دارم .
دوم ) پنجاه قسمت از ستون هاي روزانه به پايان رسيد و دو بخش اضافه شد !
سوم ) هيوا از كردستان ، هم چنان ميل هايش را مزين به عكس خودش مي فرستد.
چهارم ) هم چنان متخصصان متعهد كشور ، مشغول چسباندن فيبر نوري اي هستند كه كلنگ رويش خورده بود و هم چنان ميل ها نصفه است .
پنجم ) همين شنبه من دايي شدم . يك بچه تپلي مپلي كه لپاشو آدم دوست داره دو ساعت گاز بگيره .
ششم ) شركت سايپا اتومبيل مجاني ، بدون ضامن ، با وام و سفته مي ده . از اونطرف پليس ، ملت را براي رفع ترافيك جريمه پيچ كرده . پرتغال فروش كيه !؟
هفتم ) قاليباف را دارند خراب مي كنند ! قاليباف هم اونا رو خراب مي كنه ! بعد مي گن صادرات فرش رو به بحرانه !
هشتم ) ايران و سوريه فوتبال بازي كردند . من به اين نتيجه رسيدم مشكل تيم ما علي دايي و برانكو نبودند . حتي فدراسيون هم نيست . بابا ما فوتبال نداريم ، زوركي كه نمي شه برزيل شد . مي شه ؟
نهم ) پنجاه قسمت از نرگس پخش شده و هنوز داستان فيلم شروع نشده . نمي دونم بالاخره كي اين سريال قراره شروع شه !
دهم ) هنوز ايميلي از هيچ ترك زباني به دستم نرسيده كه گله از مطلبم داشته باشه. گفتم من پر بيراه نمي گم !
يازدهم ) شب چهلم آشناي خانم كتابخانه هم تمام شد و هنوز سر كارش برنگشته . ضمن مغفرت براي مرحومشان ، اميدوارم مبين ، اخراج نامه اي به دست اين خانم بدهد تا ديگر مرخصي هفتاد و سه روزه نرود .
دوازدهم ) بهزاد هم چنان گذاشته است پشتش كه روزانه را به سمت يك پايگاه اصول دين ببرد . دمش گرم و سرش خوش باد . كم كم در روزانه بايد شاهد هيات بهزاديون مقيم مركز باشيم .
سيزدهم ) در شماره پانصد و هجده ، خبري ازبنده خدايي كه به تمام زنان عالم نامه مي داد نبود . كسي خبري ازش نداره ؟ شايد همون پرتغال فروشي است كه ما دنبالشيم .
چهاردهم ) يك سايت ، مناظره را به صورت كامل منتشر كرده بود . كپي رايتتو بخورم قناري !
پانزدهم ) من گيلاسم ... ادمه اش را در روزانه ببينيد !
شانزدهم ) فعلا كه خبري از جنگ نيست . بيچاره تهيه كننده هايي كه كلي كيسه دوخته بودند برنامه براي لبنان بسازند و جيبشان را پر كنند . بيچاره ها .
هفدهم ) راستي مي گم يك برنامه اي بذاريم ، اعضاي گروه همديگر را سياحت كنند . جاي فكر داره نه ؟
هجدهم ) فعلا همين . احسان بهرام غفاري

 

 

sweetanim074@yahoo.com

نامه هایی برای تمام زنان جهان .... 74

.... بانوترین بانو
از پایتخت تزار برای تو می نویسم
از لنین گراد
هوا سرد است
تورا مانند پالتویی پوشیده ام
.... چون شمع های کلیسا گرمم کن

امروز در موزهء هرمیناژ بودم
تمام موزه های جهان پیش این قصر زیبا ؛
چَپَری بیش نیستند
لوور هم در مقابل این موزه
چهره اش را با دست می پوشاند
تزار زیباترین ساخته های دست بشر را
از گوشه گوشهء جهان گرد اورده
تمام نقاشان جهان ؛
در این موزه با هم رقابت می کنن
.... و با توریست ها سخن می گویند

این جا هتل نابغه های بزرگ است
که در آن می خوابند ؛
مجسمه می سازند ؛
.... و نقاشی می کنند
! این جا موطن هنرمندان است
تابلوهای رنوار ؛
ون گوگ ؛
ماسیس ؛
روبنسی و گویا در اینجا
بهتر از تابلوهایی ست که در کشور خود دارند

! ... اتاق کاترین دوم را دیدم
لباس ها و شانه ها و جواهراتش را
لباس های خواب و شنل هایش را
و در لحظه یی رویایی
.... تورا کاترین دوم دیدم

می خواستم تمام جواهرات را بدزدم
و زیر پایت بیفکنم
.... بانو ترین بانو
در لحظه یی آن موزه را موزهء تو دانستم
تاج ها را تاج تو
و خدمت کاران را ، خدمت کارانت
در دلیجانی منقش به یاقوت و زمرد
.... بر یخ ها سُر می خوردی

بگو آیا صدایم را می شنوی؟
در میان ِ مردم جمع شده در پیاده روهای شهر
:فریاد می زنم
! ... خداوند ملکه را حفظ کند
! من یکی از شهروندان توام ! ملکه
! .... شهروندی عاشق

« نزار قبانی »

 

 

behzad_s1361@yahoo.com

سه صفت مهم و سرنوشت ساز
در برنامه هاى انسان
(قسمت اول)

 متن حديث:
«يَاعَلِىّ،ثَلاثٌ مَنْ لَمْ يَتُمَّ عَمَلُه: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِىِ اللّه- عَزَّوَجَلَّ-;وَ خُلْقٌ يُدارى بِهِ النّاس; وَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ»



ترجمه:
اى على، اگر سه چيز در كسى نباشد عمل او كامل نيست: تقوايى كه او را از گناهان باز دارد; اخلاقى كه با آن با مردم مدارا نمايد; بردباريى كه با آن نادانىِ نادان را ردّ گرداند.

شرح حديث:
اين حديث مخصوص كسانى است كه با مردم سر و كار دارند. حضرت(صلى الله عليه وآله)در ابتداى اين حديث مى فرمايد: اگر اين سه صفت در كسى نباشد، كارهاى او به سامان نمى رسد و نتيجه نمى گيرد; برنامه هايش با شكست مواجه مى شود، در واقع در اين سه صفت، سه مسأله را بررسى كرده است:
1- رابطه انسان با خدا;
2- رابطه انسان با دوستان;
3- رابطه انسان با دشمنان;
الف)رابطه بين انسان و خدا: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِىِ اللّه عَزَّوَجَلَّ -...; ورع حالتى است كه باعث بازدارى از ارتكاب گناهان مى شود و همين حالت را ملكه عدالت مى ناميم كه بعضى در تفسير آن به زحمت مى افتند. اين ملكه باعث ايمنى انسان به طور صدر در صد نمى شود، چون اگر صد در صد باشد، عصمت است. مى توان اين مسأله را به اين صورت تشبيه كرد، جادّه معصيت، براى بعضى صاف و هموار است و بى هيچ مانعى آن را طى مى كنند، امّا عدّه اى در اين مسير با موانعى مواجه مى شوند; مثلا سيم خاردار، درّه،سنگلاخ و...مى بينند كه طى طريق را براى آنان مشكل مى گرداند و مانع سير آنان مى شود، ورع نيز نظير همين موانع، آدمى را از گناه باز مى دارد.
و به عبارت ديگر، جادّه معصيت را به سادگى نپيمودن و خود را مواجه با موانع ديدن و نيرويى او را به عقب كشيدن ، به اين حالت، حالت ورع و عدالت گفته مى شود.
سوال: انسان چگونه بداند كه ملكه عدالت دارد يا خير؟
جواب: دانستن اين مسأله بسيار آسان است; چون «اِنَّ الانْسانَ عَلى نَفْسِهِ بَصيرَةٌ وَ لَوْ اَلْقى مَعاذِيرَه; و هر چند عذر برخود بيفكنند»(1) اگر انسان در مقابل دروغ، غيبت، مال حرام و... نيروى بازدارنده اى در او بود كه او را به عقب كشاند، همين نيروى بازدارنده ورع و تقوى است، ولى اگر بى پروا بود، چشم و گوش و زبان و ساير جوارحش قيد و بندى نداشت، معلوم مى شود كه ورع و تقوا ندارد و كسى كه داراى تقوا نيست، هيچ كارش به سامان نمى رسد. اگر چه ممكن است به طور موقّت پيشرفتهايى عايد انسان شود، سرانجام سرش به زمين مى خورد. لذا بايد همراه علم، تقوا كسب كنيم و اين اوّلين وظيفه است.
مرحوم آية الله حكيم«قده» در مستمسك مى گويد: تقوايى كه بايد مرجع تقليد داشته باشد با تقواى فرد عادى فرق مى كند، عدالت در او بايد در مرتبه عالى باشد وگرنه زود آلوده مى شود; چون هر قدر علميّت و موقعيّت اجتماعى انسان بالاتر برود به همان نسبت، خطر آلودگى او بيشتر مى شود. خلاصه به نسبت كششهاى معصيت بايد نيروهاى بازدارنده قوى تر باشد.
ب) رابطه بين انسان و دوستان: وَخُلْقٌ يُدارى بِهِ النّاس; و اخلاقى داشته باشد كه با مردم مدارا كند; مردم داراى سليقه هاى مختلفى هستند و معمولا مشمول اين كلامند كه «صاحبُ الحاجةِ لايرى إلاّ حاحته» يعنى زمانى كه مشكل و حاجتى داشته باشد، غير از مشكل خودش هيچ چيز ديگرى را نمى بيند و انتظار هم دارد همه كس و همه چيز مطلقا در اختيار او باشند.
كسى كه مى خواهد جزء رهبران جامعه باشد رسالت الهيى دارد كه ادا نمى شود، مگر اين كه داراى اخلاق نيكويى باشد، به عبارت ديگر، بايد با مردم مدارا كند، در مقابل دوستان و توقّعات و مزاحمتهاى آنها تحمّل و حوصله داشته باشد; چون چاره اى جز صبر و تحمّل نيست. هركس در اجتماع موقعيّت بالاترى داشته باشد، اين گونه مسائل براى او بيشتر است. مانند آن كسى كه دست يكى از علما و بزرگان را مى كشيد تا بر آن بوسه بزند. وقتى به او گفتند: دست آقا را نكشد گفت: مى خواهم ببوسم، به او گفتند: دست آقا مى شكند، گفت بشكند به جهنّم! مى خواست آقا نشود!
بايد مخصوصا مدارا نمودن با بندگان خدا را از معصومين(عليهم السلام) آموخت كه در مقابل بدى ها، نيكى و طرف مقابل را با حسن خلق منفعل و شرمنده مى كردند.
بايد برخورد با مردم را از پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) آموخت:

نمونه اى از اخلاق پيامبر(صلى الله عليه وآله):
پيروزى حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) هر چند با تأييد و امداد الهى بود، ولى عوامل زيادى از نظر ظاهر داشت كه يكى از مهمترين آنها جاذبه اخلاقى پيامبر(صلى الله عليه وآله)بود. آن چنان صفات عالى انسانى و مكارم اخلاق در او جمع بود كه دشمنان سرسخت را تحت تأثير قرار مى داد و به تسليم وادار مى كرد و دوستان را سخت مجذوب مى ساخت. بلكه اگر اين را معجزه اخلاقى پيامبر(صلى الله عليه وآله) بناميم اغراق نگفته ايم، چنان كه نمونه اى از اين معجزه اخلاقى در فتح مكّه نمايان گشت: هنگامى كه مشركان خونخوار و جنايت پيشه، كه ساليان دراز هر چه در توان داشتند بر ضدّ اسلام و شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) به كار گرفتند در چنگال مسلمين گرفتار شدند، پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بر خلاف تمام محاسبات دوستان و دشمنان، فرمان عفو عمومى را صادر كرد و تمام جنايات آنها را به دست فراموشى سپرد و همين سبب شد به مصداق «يدخلون فى دين الله افواجا» گروه گروه مسلمان شوند.
درباره حسن خلق پيامبر(صلى الله عليه وآله)، گذشت، مهربانى، ايثار، فداكارى و تقواى آن حضرت(صلى الله عليه وآله) داستانهاى زيادى در كتب تفسير و تاريخ آمده است، از جمله در معانى الاخبار ص 83: از حسين بن على(عليه السلام) روايت شده كه فرمود: «از پدرم اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره ويژگيهاى زندگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اخلاق او سؤال كردم. پدرم مشروحا به من پاسخ فرمود: در بخشى از اين حديث آمده است:
رفتار پيامبر(صلى الله عليه وآله) با همنشينانش چنين بود كه دايما خوشرو و خندان و سهل الخلق و ملايم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بد زبان و عيبجو و مديحه گر نبود، هيچ كس از او مأيوس نمى شد و هركس به در خانه او مى آمد، نوميد بازنمى گشت. سه چيز را از خود رها كرده بود: مجادله در سخن، پرگويى و دخالت در كارى كه به او مربوط نبود. و سه چيز را در مورد مردم رها كرده بود: كسى را سرزنش نمى فرمود. از لغزشها و عيوب پنهانى مردم جستجو نمى كرد. هرگز سخن نمى گفت مگر در مورد امورى كه ثواب الهى را اميد داشت، در موقع سخن گفتن به قدرى نافذالكلمه بود كه همه سكوت اختيار مى كردند و تكان نمى خوردند و به هنگامى كه ساكت مى شد آنها به سخن درمى آمدند، امّا نزد او هرگز نزاع و مجادله نمى كردند... هرگاه فرد غريب و ناآگاهى با خشونت سخن مى گفت و درخواستى مى كرد تحمّل مى نمود، و به يارانش مى فرمود: هرگاه كسى را ديديد كه حاجتى دارد به او عطا كنيد، و هرگز كلام كسى را قطع نمى كرد تا سخنش پايان گيرد»
آرى، اگر اين اخلاق كريمه و اين ملكات فاضله نبود، آن ملّت عقب مانده جاهلى و آن جمع خشن انعطاف ناپذير، در آغوش اسلام قرار نمى گرفتند، و به مصداق «لانفضّوا من حولك» همه پراكنده مى شدند. و چه خوب است كه اين اخلاق اسلامى امروز زنده شود و در هر مسلمانى پرتوى از خُلق و خوى پيامبر(صلى الله عليه وآله) باشد.
* روايات اسلامى در اين زمينه، چه درباره شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) و چه درباره وظيفه همه مسلمين فراوان است كه در اينجا به چند روايت به نقل از مجمع البيان(2) اشاره مى كنيم:
1ـ در حديثى آمده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخْلاق; من براى اين مبعوث شده ام كه فضايل اخلاقى را تكميل كنم»، به اين ترتيب، يكى از اهداف اصلى پيامبر(صلى الله عليه وآله) همين تكميل فضايل اخلاقى است.
2ـ در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «اِنَّما الْمُؤْمِنُ لِيُدْرِكَ بِحُسْنِ خُلْقِهِ دَرَجةَ قائِمِ اللَّيْلِ وَ صائِمِ النَّهارِ; مؤمن با حسن خلق خود به درجه كسى مى رسد كه شبها به عبادت مى ايستد و روزها روزه دار است.
3ـ و باز از همان حضرت آمده است كه فرمود: «مامِنْ شَىء أَثْقَلَ فِى الْميزانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ; چيزى در ميزان عمل در روز قيامت سنگين تر از حسن خلق نيست»
4ـ نيز از آن حضرت (صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمود: «أحبُّكم اِلى اللّهِ أَحْسَنَكم أَخْلاقا الموطؤن اكنافا، يألَفونو يُؤلَفون، وأبغضكم الى الله المشّاؤن بالنميمة، المفرّقون بين الاخوان، الملتمسون للبراء العثرات; از همه شما محبوبتر نزد خدا كسى است كه اخلاقش از همه بهتر باشد، همان كسانى كه متواضعند، با ديگران مى جوشند و مردم نيز با آنها مى جوشند. از همه شما مبغوض تر نزد خدا افراد سخن چينى هستند كه در ميان برادران جدايى مى افكنند، و براى افراد بى گناه در جستجوى لغزشند»(3)

ادامه دارد ....

 

 

neda5908@yahoo.com

>>دستور آشپزی هفته<<
سابله با ميوه و خامه

با سلام خدمت دوستان گل خودم
اميدوارم هر كجا كه هستيد خوب و خوش و سلامت باشيد
براي اين هفته براتون يه شيريني خوشمزه رو انتخاب كرده ام كه طرز تهيه اون هم زياد سخت نيست

سابله با ميوه و خامه
مواد لازم:


آرد: 180گرم
پودر قند الك شده: يك سوم فنجان
كره:125 گرم
زرده تخم مرغ: 1عدد
آب ليمو ترش تازه: 1 قاشق غذاخوري
وانيل : به ميزان لازم
خامه: 300 گرم
پودر قند: 2 قاشق غذاخوري
ميوه فصل يا كمپوت: 400 گرم

طرز تهيه:
فر را با 320درجه فارنهايت يا 160 درجه سانتيگراد گرم كنيد. داخل دو سيني فر را با كاغذ روغني بپوشانيد و آماده بگذاريد. پودر قند و آرد را با هم داخل كاسه بزرگي بريزيد. كره سرد را قطعه قطعه كرده و با نوك انگشتان با آرد مخلوط كنيد تا جايي كه آرد و كره جذب هم شده و مثل دانه ارزن شود.
زرده تخم مرغ و آب ليموترش را به اين مخلوط اضافه كرده و با چنگال مواد را خوب هم بزنيد. خمير بدست اماده را داخل كيسه نايلون قرار داده و به مدت نيم ساعت داخل يخچال بگذاريد.
خامه؛ پودر قند و وانيل را هم بزنيد تا خامه فرم بگيرد. خمير را از يخچال خارج كنيد و روي كمي آرد با قطر 3 ميليمتر باز كنيد و با قالبي به شكل قلب قالب بزنيد و داخل سيني فر بگذاريد؛ سپس به مدت 10 دقيقه داخل فر طبقه وسط بگذاريد تا بپزد.
وقتي شيريني ها پخت آنها را روي توري سرد كنيد. لابه لاي سه عدد از شيريني ها را با خامه فرم گرفته و انواع ميوه پر كنيد. روي شيريني آخر كمي پودر قند الك كنيد و در يخچال بگذاريد. بعد از يك ساعت شيريني آماده سرو است.

شاد باشيد و برقرار
آشپزباشي ندا
http://www.parsplanet.com
http://pershian.mycloob.com

 

 

loveblue_442@yahoo.com

انتظار فرج

آنکه صد ها هنر و منظر زیبا دارد!
جلوه و جاذبه و روی دلارا دارد!
آرزو ها همه اینست جمالش دیدن!
 بروصالش دل ما سخت تمنّا دارد!
جمعه ها میگذرد این دل ما بیتابست
 انتظار فرج یوسفِ زهرا (ع) دارد!
خلق را طالب و دلبسته به مویش دیدم!
 اینهمه عاشق و سرگشته و شیدا دارد!
قصه یوسفِ کنعانی و دستست وترنج
 داغ ها بردل و در سینه زلیخا دارد!
حسن و اعجاز و کمالات ِ همه تا آدم
 بیگمان مهدی ع موعود به یکجا دارد!
هرکه امروز بسر شور یکی دلبرداشت
 همنشینی همان دوست به فردا دارد!
ای بسا خطّ ِامانی بدهندش (بیکی)!
 هرکه او داعیه ی (عروه و وثقی) دارد!

اکبر علی بیکی از یزد

 

 

hussein_rfa@yahoo.com

پيام تبريك ولي امر مسلمين جهان به
 سيد حسن نصرالله

برادر مجاهد و بسيار عزيز جناب آقاي سيّدحسن نصرالله ادام‌الله عمره و عزّه و عافيته
سلام عليكم بما صبرتم
درود بر شما و بر ديگر برادران و بر يكايك مجاهدان حزب‌الله.
آنچه شما با جهاد و مقاومت بي‌نظير خود به امت اسلامي هديه كرده‌ايد،از حد توصيف اين‌جانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانه‌ شما كه نصرت الهي را به شما ارزاني داشت،‌ بار ديگر ثابت كرد كه سلاح‌هاي مدرن و مرگبار در برابر ايمان و صبر و اخلاص‌‌،‌ ناكارآمد است و ملتي كه ايمان و جهاد دارد،مغلوب سيطره‌ قدرتهاي ستمگر نمي‌شود. پيروزي شما پيروزي اسلام بود.‌ شما توانستيد به حول و قوه‌ الهي ثابت كنيد كه برتري نظامي، به ابزار و سلاح و هواپيما و ناو و تانك نيست، به قدرت ايمان و جهاد و فداكاري همراه با عقل و تدبير است. شما برتري نظامي خود را بر رژيم صهيونيستي تحميل كرديد؛ تفوق معنوي خود را در ابعاد منطقه‌اي و جهاني تثبيت نموديد؛ افسانه‌ شكست‌ناپذيري و هيبت دروغين ارتش صهيونيست را به سخره‌ گرفتيد‌ و آسيب‌پذيري رژيم غاصب را به نمايش گذاشتيد. شما به ملت‌هاي عرب، عزت بخشيديد و توانايي‌هاي آنان را كه ده‌ها سال بوسيله‌ تبليغات و سياست‌هاي استكباري، انكار شده ‌بود،‌ در صحنه‌ عمل به همه نشان داديد.
آنچه اتفاق افتاد حجتي از سوي خداوند بر همه‌ دولت‌ها و ملت‌هاي اسلامي و بويژه در منطقه‌ خاورميانه است. شما بار ديگر مصداق اين كلام نوراني قرآن شديد:
قَدْ كانَ لَكُمْ ءَايَةٌ فى فِئَتَينِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقاتِلُ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرَى كافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْى الْعَينِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ إِنَّ فى ذَلِك لَعِبرَةً لأُولى الأَبْصارِ.
اين ‌اولوالأبصار، امروز توده‌هاي ميليوني و جوانان غيور و مؤمن در كشورهاي منطقه و سياسيون سالم و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند.
جهاد مظلومانه‌ شما، دشمن را افشاء كرد و چهره‌ حقيقي او را به نمايش گذاشت. كشتار بي‌رحمانه‌ مردم غيرنظامي؛ به خاك و خون كشيدن كودكان بيگناه و زنان بيدفاع؛‌ حادثه‌ قانا و نظائر متعدد آن،‌ ويرانسازي هزاران خانه و كاشانه و آواره كردن هزاران خانواده؛‌ نابود كردن زيرساختهاي بخش مهمّي از لبنان، و فجايعي از اين قبيل ،‌ چهره‌‌ حقيقي زمامداران آمريكا و برخي دولت‌هاي اروپايي را در كنار چهره‌ كريه و منفور رژيم صهيونيستي به همه نشان داد. نشان داد كه شعارهاي منافقانه‌ آنان در باب حقوق بشر و آزادي و دموكراسي، چقدر آلوده به دروغ و فريب و رذالت است. نشان داد كه وقتي زمامداران كشورها از رحم و شفقت و منطق و صداقت بيگانه باشند، چه فجايعي ممكن است براي جامعه‌ انسانيت پيش بيايد. سخنان اخير رئيس جمهور آمريكا در دفاعي قلمداد كردن جنايات رژيم صهيونيستي و ادعاهاي خنده‌آور او در باره‌ پيروز شدن اسرائيل در جنگ لبنان، نمونه‌ روشني از اين بيرحمي و شقاوت و بي‌منطقي را در برابر چشم همه گذاشت.
و اما لبنان .. و ما ادراك ما لبنان .. لبنان به بركت همت و شجاعت مردم خود درخشيد. دشمن به غلط پنداشته بود كه با حمله به لبنان ضعيف‌ترين حلقه‌ كشورهاي منطقه را هدف قرار مي‌دهد و طرح وهم‌آلود خاورميانه‌ دلخواه خود را كليد ميزند. دشمن، يعني آمريكا ـ اسرائيل، از صبر و هوشمندي و دلاوري ملت لبنان غافل بود؛‌ از توانايي بازوان سطبر لبنان غافل بود؛ از سنت الهيِ« ... كم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كثِيرَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصابرِينَ» غافل بود.
ملت لبنان و جوانان دلاور و سياستمداران هوشمندش با سيلي سخت خود، او را از اين غفلت بيرون آوردند. دشمن اكنون در صدد بريدن اين بازوي توانا و كارآمد است؛‌ در صدد ايجاد اختلاف ميان سياستمداران است؛‌ در صدد پاشيدن ويروس بي‌صبري و ترديد در مردم است. همه بايد در برابر اين سمپاشي‌ها بيدار باشند. به حول و قوه‌ الهي شما در خنثي كردن توطئه‌هاي آنان موفق خواهيد شد و پيروزي دومي بدست خواهيد آورد، انشاءالله. جهادي كه اكنون در اين ميدان جديد،‌ پيش روي شماست مانند جهاد فداكارانه‌ شما در ميدان نظامي، حائز اهميت و در آن، صبر و توكل و اخلاص و تدبير،‌ تعيين كننده است.
به شما و ديگر برادران و دلاوران عرصه‌ جهاد درود مي‌فرستم و دست و بازوي همه‌ شما را مي‌بوسم.
سيّدعلي خامنه‌اي
25/مرداد/1385

 

 

sina_kaz@yahoo.co.ukm

توضيحي در مورد جوابيه
(از دانشجوي ترک)

با سلام
در شماره 517نامه اي از طرف من تحت عنوان "درددل يک دانشجوي ترک"در روزانه قرار گرفت و در شماره بعدي جوابيه اي از طرف آقاي احسان بهرام غفاري بدان چاپ شد. بنده ايميلي به ايشان زدم و خالي از لطف نديدم که اين نامه را شما هم مطالعه بفرماييد:
سلام آقا احسان:
اميدوارم حالتون خوب باشه
اول از همه ،از اينکه نامه منو خوندي و جواب هم دادي بسيار ممنونم.واقعاً خوشحالم کردي.
فقط مي خواستم چند نکته کوچيک را با شما در جريان بذارم
:
1) من تازه عضو مبين شدم و فکر نمي کردم اينقدر خواننده داشته باشه و گرنه حتماً فارسي مي نوشتم. منتظر نامه هاي فارسي از طرف من باش!
2) بعد از چاپ اين نامه در مبين،من ايميل هاي زيادي دريافت کردم که اکثراً هم از طرف هموطنان فارس بود که غالب انها همدردي کرده و از حرفهاي من اظهار بي اطلاعي کرده بودند،همين براي من کافي است. اما جداً ميگم که از نامه شما و قالب نوشتاري آن خيلي خوشم اومد.
3) شما فرموديد يه تک پا بيام تهران، منم از شما ميخوام يه تک پا بيياين اينجا(مهمون من متاسفانه در سال هاي اخير به شدت نرخ بيکاري در اينجا زياد شده بطوريکه واقعاً بيکاري بيداد مي کنه!لذا اولين قشري که جون بسر ميشه، همين قشر کم درآمد و آسيب پذير و ترکاي محله شما! است.متاسفانه در سالهاي اخير اصلاً به اينجا نمي رسن!اکثر کارخونه ها و ... در اينجا مربوط به قبل انقلاب هستش!آيا شما فکر نمي کنيد که حوادث اخير آذربايجان ريشه در کلي مسايل ديگه داره؟
4) مطمين باش اسم هاي اصيل و خيلي قشنگ ترکي وجود دارن، اما اينقدر جلوي اينارو گرفتن که به گوش جنابعالي هم نرسيده!
5) اگه من اين نامه رو نوشتم واسه اين بود که ايرانو دوست دارم و از آينده اون احساس خطر کردم.به خدا نيازه يه سر اينجا بزني،نمي دوني اينجا چه خبره! گروه هاي افراطي به شدت در حال زياد شدنه که فقط با جدايي آروم ميشن!گروه هايي که اعضاش همين بچه هاي مردم عوامه!اونوقت دولت کريمه ما فکر مي کنه با محروم تر کردي اينجا و برخورد هيتلري ميتونه جلوي اينارو بگيره!
آقا احسان از من گفتن بود.حالا خودت ميتوني قضاوت کني.باور کن خيليا نمي دونن اينجا چه خبره!بعد با هر اتفاقي شاخ در مي آرن که مگه چي شده؟
احسان جان خوشحال ميشم بازم به جوابيه دادنتون ادامه بدي و منو از نظراتتون آگاه کني.
در آخر لازم ميبينم از مبين عزيز واقعاً تشکر کنم.
با احترام
ساسان

 

 

mitramrz@yahoo.com

تست های فرهنگی هنری

دوستاي خوبم سلام. ضمن تشكر از همه اونايي كه براي ميل قبليم ابراز لطف كردن. اميدوارم از اين ميل هم خوشتون بياد.
 
هنرپيشه معروف سينما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت
هنرپيشه مرحوم سينما ؟
الف) رضا ژيان
ب) رضا ماکسيما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور
هنرپيشه مرحوم فيلم “ممل آمريکايي” ؟
الف) نعمت الله گرجي
ب) نعمت الله ساقه طلايي
ک) نعمت الله شيرين عسل
ش) نعمت الله مينو
هنرپيشه زن معروف سينما ؟
الف) هديه تهراني
ب) کادوي تهراني
ک) چشم روشني تهراني
ش) قابل نداره تهراني
بازيگر چشم روشن سينما و تلوزيون ؟
الف) پارسا پيروزفر
ب) فارسا فيروزپر
ک) پارسا پيروزپر
ش) فارسا فيروزفر
يکي از آهنگ هاي منصور ؟
الف) ديوونه
ب) … خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!
خشايار اعتمادي چه سبکي مي خواند ؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد
تست های ورزشی
مربي و بازيکن اسبق پرسپوليس ؟
الف) علي پروين
ب) علي شهين
ک) علي مهين
ش) علي دمبه
کشتي گير گردن کلفت ايران ؟
الف) عباس جديدي
ب) عباس قديمي
ک) عباس نيو
ش) عباس آپ تو ديت
تيم فوتبال آباداني ؟
الف) نفت آبادان
ب) بنزين آبادان
ک) گازوئيل آبادان
ش) استقلال اهواز
باشگاه انگليسي ؟
الف) ميدلزبرو
ب) ميدلزبيا
ک) ميدلزبودي حالا
ش) ميدلزپاشو برو گمشو
بازيکن بوسنيايي سابق بايرن مونيخ ؟
الف) حسن صالح حميدزيچ
ب) حميد صالح حسنزيچ
ک) حسن حميد صالحزيچ
ش) بابا چند نفر به يه نفر ؟؟؟
دروازه بان انگليس در جام جهاني ١٩٩٨ فرانسه ؟
الف) ديويد سيمن
ب) ديويد سيمثقال
ک) ديويد سيگرم
ش) ديويد سيتن
مهاجم سال هاي دور منچستر يونايتد ؟
الف) اندي کول
ب) اندي سرشانه
ک) اندي پشت بازو
ش) اندي مرسي هيکل
مهاجم تيم ملي هلند و آرسنال ؟
الف) دنيس برگکمپ
ب) دنيس اروين
ک) دنيس وايز
ش) دنيس تريکو
تست های علمی تفريحی
مساحت دايره چقدر است ؟
الف) ٢ متر
ب) ٥/٢ متر
ک) بيشتره
ش) صبر کن بپرسم
سرعت نور چقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نيست
ک) شما چطوري ؟
ش) چه خبر ؟
کدام عبارت زير بايد فيلتر شود ؟
الف) cosx
ب) 2sin2x
ک) cotghx
ش) tg3x
کدام دانشمند جاذبه زمين را کشف کرد ؟
الف) نيوتن
ب) کيلوگرم
ک) متر بر مجذور ثانيه
ش) نيترات مس
ماري کوري کاشف چه بود ؟
الف) اورانيوم
ب) آلومينيوم
ک) آلمانيوم
ش) لوئي پاستور
در بيت زير چه صنعتي به کار رفته است ؟
“بي وفايي ، بي وفايي ، دل من از غصه داغون شده”
الف) ايهام
ب) صنعت نفت
ک) صنعت پتروشيمي
ش) صنعت آبکش سازي
شاعر قرن ده دوازده؟
الف) هاتف اصفهاني
ب) ابي اصفهاني
ک) اندي اصفهاني
ش) سياوش قميشي اصفهاني
فعل “خوردن” را صرف کنيد ؟
الف) چشم
ب) صرف شده
ک) ميل ندارم
ش) نوش جان
يکي از وسايل مربوط به فيزيک که در عينک ، تلسکوپ و ميکروسکوپ به کار ميرود ؟
الف) عدسي
ب) کاچي
ک) فرني
ش) لوبيا با دوغ
دانشمندي که بين بار الکتريکي و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه اي نوشت ؟
الف) تامسون
ب) واشنگتني
ک) بمي
ش) شهسواري
شاخه اي از علم فيزيک ؟
الف) مکانيک
ب) باطري ساز
ک) بوسترساز
ش) کمک فنرساز
نويسنده “منطق الطير” کدام شاعر است ؟
الف) عطار نيشابوري
ب) نجار نيشابوري
ک) سمسار نيشابوري
ش) کوپن فروش نيشابوري
يکي از اشکال ماده ؟
الف) گاز
ب) يخچال
ک) بخاري
ش) ماشين ظرف شويي
نام ديگر اسيد فرميک ؟
الف) جوهر مورچه
ب) جوهر مورچه خوار
ک) جوهر پلنگ صورتي
ش) جوهر سرندي پيتي
نام گاز سرد کننده يخچال هاي قديمي ؟
الف) فرعون (فرئون)
ب) نمرود
ک) ابرهه
ش) خسرو پرويز
نام ديگر گازهاي بي اثر مثل هليم ، نئون و … ؟
الف) گازهاي نجيب
ب) گازهاي سر به زير
ک) گازهاي باوقار
ش) کلا بچه هاي خوبي هستن
وقت شما به پايان رسيد . لطفا ماوس های خود را بالا بگيريد!

 

 
mary_vp2006@yahoo.com

مسیر مرگ مرموز (فصل هفتم)
قسمت دوم

the way to dusty death
نوشته: آلیستر مک لین
ترجمه: مریم واثقی پناه

اما مردی که موضوع این بحث و نگرانی بود ، خود خیلی آرام و راحت و شاد بسر می برد و همین هم برای که در عرصه مسابقات بین المللی اتومبیلرانی بزرگترین نمونه یک سقوط از اوج شهرت بود ، یعنی جانی هارلو ، بسیار عجیب به نظر آمد.
وقتی داشت کراواتش را جلوی آینه مرتب می کرد ، برای خودش با صدایی کم و بدون ریتم خاصی سوت می زد و گهگاه آن را با لبخندی به افکار محرمانه اش قطع می کرد. کتش را به تن کرده ، اتاقش را ترک کرد و به لابی رفت و پشت یک میز نشست. قبل از اینکه بتواند لب به نوشیدنی اش بزند، مری آمد و پیش او نشست. و یکی از دستانش را بین دو دست خود گرفت. و گفت : جانی ، اوه جانی. هارلو به چشمان اندوهناک او خیره شد.
مری ادامه داد : پدر الان همه چیز را به من گفت. اوه جانی ، حالا ما چکار کنیم ؟
-ما ؟
مری برای چند ثانیه طولانی به او خیره شد. هیچ حرفی نزد ، نگاهش را برگرداند و گفت : از دست دادن دو تا از بهترین دوستانم در یک روز.
هیچ اشکی در چشمانش نبود ، اما در صدایش بود.
-دو دوستت ، منظورت چیه ؟
-فکر کردم می دانی. حالا دیگر اشک از چشمانش روی گونه هایش می غلتید.
-هنری دچار ناراحتی قلبی بدی شده و باید برود .
-هنری ؟ عزیزم ، آخر چرا ؟ هارلو دستهایش را فشرد و به نقطه نامعلومی خیره شد. بعد گفت :
-هنری پیر بیچاره ، حالا نمی دانم چه بر سرش می آید.
مری گفت : مسئله اش حل شد. پدر در مارسی کاری به او می دهد.


-خوب پس اینطور ، بهتر شد.
هارلو چند ثانیه ای ساکت ماند ، و بعد همانطور که معلوم بود در افکار خود غرق شد ، با دست دیگر خود دستهای مری را گرفت و گفت مری ، عزیزم ، من همیشه تو را دوست دارم. ممکنه چند لحظه صبر کنی ؟ من همین الان بر می گردم.
یک دقیقه بعد هارلو در اتاق مک آلپین بود. دانت هم آنجا بود . چهره مردی را داشت که بزحمت خشم خود را تحت کنترل در آورده است. مک آلپین بی نهایت آزرده و مایوس بود. سرش را مدام تکان می داد. گفت : به هیچ قیمتی. تحت هیچ شرایطی. نه نه نه. اصلاٌ نمی شود. یک روز قهرمان جهان ، و روز بعد راننده یک ترانسپورتر . چرا مرد می خواهی خودت را مضحکه دنیا کنی ؟
هارلو با ملایمت بدون هیچ تلخی و ناراحتی گفت : شاید. اما نصف آن مضحکه بودنی هم نمی شود که مردم دلیل واقعی کناره گیری من را بدانند، آقای مک آلپین.
-آقای مک آلپین ، آقای مک آلپین. من همیشه برای تو جیمز بوده ام پسرم. همیشه.
-نه بیش از این آقا. شما می توانید در مورد دوتایی دیدن من توضیح بدهید و بگویید من تحت درمان یک پزشک متخصص هستم. از این طبیعی تر چی؟ بعلاوه شما به یک راننده ترانسپورتر احتیاج دارید. مک آلپین آرام و با قاطعیت تمام سر تکان داد.
- جانی هارلو هرگز راننده هیچ کدام از ترانسپورتر های من نمی شود. و این حرف آخر است.
مک آلپین دستهایش را جلوی صورتش گرفت . هارلو به دانت نگاه کرد و دانت با اشاره سر در را به او نشان داد.
دانت اجازه داد چند ثانیه ای در سکوت بگذرد. و بعد در حالی که به دقت لغاتی را که می خواست بگوید انتخاب می کرد گفت : و این آخر کار من هم هست و من با شما آقای مک آلپین برای همیشه خداحافظی می کنم. از تمام دقایقم در اینجا به جز آخرین دقیقه لذت بردم.
مک آلپین دستهایش را از روی صورتش برداشت. آرام سرش را بلند کرد و با حیرت به دانت خیره شد. – منظورت چیه ؟
-همانی است که گفتم. واضح نبود. احساس سنگینی می کنم وحالم بد می شود هر بار که بر می گردم و فکر می کنم شما چه کار کرده اید. این پسر از راه مسابقات اتومبیلرانی زندگی می کند. و تنها چیزی است که بلد است و هیچ جای دنیا برای او نمانده که برود. و خاطر نشان می کنم ، جیمز مک آلپین ، که کرونادو ظرف فقط چهار سال از اعماق نابودی و گمنامی بیرون کشیده شد و به اوج موفقیت و احترام مسابقات اتومبیلرانی گراندپریکس در دنیا رسید فقط از طریق یک چیز ، و فقط یک چیز و آن این پسر نابغه که راننده بی نظیری است و تو همین الان راه خروج را به او نشان دادی. این جانی هارلو بود که کرونادو را ساخت نه تو جیمز. اما تو نمی توانی در موقع شکست دست او را بگیری. و حالا که دیگر استفاده ای برایت ندارد او را بیرون می اندازی. امیدوارم شب را خوب بخوابی آقای مک آلپین. باید هم خوب بخوابی. دلایل خوبی داری که به خودت ببالی.
دانت به طرف در رفت. مک آلپین با اشک در چشمانش ، آهسته گفت : آلکسیس ، اگر یکبار دیگر با این لحن با من حرف بزنی گردنت را خرد می کنم. من خسته ام. خسته. و می خواهم قبل از شام بخوابم. برو به او بگو که می تواند هر شغل لعنتی را که در کرونادوی من بخواهد داشته باشد - - اگر اینقدر برایش مهم است.
دانت گفت : من خیلی خشن بودم. لطفاٌ مرا ببخش و خیلی ازت ممنونم ، جیمز.
مک آلپین لبخند کمرنگی زد : آقای مک آلپین نه ؟
-من گفتم جیمز.
هر دو مرد لبخندی به هم زدند. دانت اتاق را ترک کرد و آرام در را پشت سر خود بست. و پایین به لابی هتل رفت. که مری و هارلو کنار هم نشسته بودند و نوشیدنی هایشان دست نخورده باقی مانده بود.
احساس یاس و نومیدی از آن میز بر می خاست. دانت یک نوشیدنی از بار گرفت و به آنها پیوست و با خنده ای که تمام پهنای صورتش را گرفته بود در حالی که لیوانش را بلند می کرد گفت : به سلامتی سریعترین راننده ترانسپورتر در اروپا.
هارلو لب به نوشیدنی اش نزد. گفت : آلکسیس امشب من اصلا حوصله شوخی ندارم.
دانت با شادمانی گفت : آقای جیمز مک آلپین همین الان ناگهان نظر فکر و قلبشان را عوض کردند و آخرین کلماتی که گفتند این بود : برو به او بگو هر شغل لعنتی را که در کرونادوی من دوست دارد می تواند داشته باشد – اگر برایش اینقدر مهم است.
هارلو سری تکان داد. و دانت ادامه داد : بخاطر خدا جانی ، من تو را دست نیانداخته ام.
هارلو دوباره سرش را تکان داد : من به تو شک نکردم آلکسیس. – خوب من فقط گیج و مبهوت شده ام. چطوری توانستی ترتیبش را بدهی ؟ شاید بهتر باشد به من نگویی. و بعد لبخند کمرنگی زد و گفت : فکر نمی کنم که شغل آقای مک آلپین را بخواهم.
-اوه جانی! اشک در چشمان مری حلقه زده بود. اما در آن صورت شاد و خوشحال، این اشک ناراحتی و غم نبود : مری از جایش بلند شد. دستهایش را دور گردن هارلو حلقه کرد و گونه او را بوسید.
هارلو کمی شوکه شد. ولی معلوم بود که بدش نیامده است. دانت با تایید گفت : اینم دخترک من. یک وداع و خداحافظی طولانی برای سریعترین راننده باری در اروپا.
مری به او خیره شد : منظورتان چیه ؟
-امشب ترانسپورتر به طرف مارسی می رود و یک نفر باید آن را براند و این کار یک راننده است.
هارلو گفت : خدای من . این قسمت برنامه را نادیده گرفته بودم. الان ؟
-. به نظر یک موقعیت اضطراری است. فکر می کنم بهتره الان پیش جیمز بروی.
هارلو به علامت مثبت سرش را تکان داد و بلند شد و به اتاقش رفت و لباسهایش را عوض کرد. شلواری تیره ، پیراهن یقه اسکی و یک کت چرمی پوشید. و نزد مک آلپین رفت و مک آلپین روی تختش دراز کشیده بود و به نظر بیمار و رنگ پریده کمی هم نحیف و از بین رفته شده بود.

مک آلپین گفت : باید اعتراف کنم که جانی این تصمیم من بیشتر بر پایه منفعت شخصی بوده.
تویدلدام و تویلددی ، هرچقدر هم که مکانیک های خوبی باشند نمی توانند حتی یک چرخ دستی را هم هول بدهند. یاکوبسن برای ترتیب بارگیری فردا صبح به مارسی رفته . کار سختی است. می دانم. اما من باید ماشین جدید ایکس را بعلاوه موتور یدکی آن را تا فردا ظهر به مسیرمسابقه آزمایشی ویگنولس بیاورم. این مسیر فقط دو روز در اختیار ماست. رانندگی زیادی دارد ، می دانم . و فقط چند ساعت وقت برای خواب داری. 6 صبح باید در مارسی بارگیری را شروع کنی.
-خوب حالا من با اتومبیل خودم چکار کنم ؟
- آه ، تنها راننده باری در دنیا با ماشین فراری خود. آلکسیس با آستون من می آید و من خودم این قوطی زنگ زده پیچ مهره ای شما را فردا به ویگنولس می آوردم . و بعد تو باید آن را به گاراژ ما در مارسی ببری و همانجا بگذاری. متاسفم.
-درک میکنم آقای مک آلپین.
-آقای مک آلپین آقای مک آلپین. مطمئنی می خواهی همینطوری پیش بروی جانی ؟
-کاملاٌ قربان.
هارلو پایین برگشت. ولی نه دانت را آنجا دید و نه مری را.
رفت بالا پیش دانت و پرسید : مری کجاست ؟
-برای پیاده روی رفت بیرون.
-اما هوای بیرون که برای قدم زدن خیلی سرده ؟
-فکر نمی کنم با این احساسی که الان داره اصلاٌ سرما را احساس کند. پسر پیر را دیدی ؟
-بله. این پسر پیری که شما می گویی، واقعاٌ دارد پیر می شود. در این شش ماه گذشته 5 سال پیرتر شده.
-بیشتر. 10 سال پیرتر شده است که با ناپدید شدن زنش قابل درک است.
شاید اگر تو هم کسی را گم می کردی که 25 سال با آن ازدواج کرده بودی –
-بیشتر از آن را هم از دست داده است.
-خوب ، منظورت چی بود ؟
-حتی خودم هم نمی دانم. اعصابش. اعتماد به نفس و عزمش برای جنگیدن و بردن.    

ادامه دارد ...

 

 

مشکان
hra62302@yahoo.com

جمعه: دیدار یار مهربان

ملاقات با امام زمان(ع)؛ادعاها و واقعيت‌ها

ابراهيم شفيعي سروستاني ـ بخش دوم

 3. خطرات دامن‌زدن به‌موضوع تشرفات
امروزه شاهد هستيم كه گروهي از نويسندگان، سخنرانان و گردانندگان محافل و مجالس مذهبي براي جلب توجه عوام و جذب هر چه بيشتر آنها به موضوعات و مباحث مهدوي، با به فراموشي سپردن فلسفة واقعي انتظار و كاركردهاي اجتماعي آن، مردم را صرفاً به نقل خواب و رؤيا و حكايت‏هاي ضعيف و بي‏اساس مشغول داشته و با بستن باب هرگونه تعقل و تدبر در معارف مهدوي، برداشت‏هاي سطحي خود از روايات را ملاك تحليل و بررسي پديدة ظهور قرار داده‏اند.
سخنراني‏ها و آثار مكتوبي كه از سوي اين گروه ارائه مي‏شوند، مخاطبان جوان خود را از رسالت سنگيني كه در برابر حجت خدا، حضرت صاحب‏الامر(ع) و مسئوليت بزرگي كه در برابر اجتماع خود دارند، غافل ساخته و آنان را به اين انديشه وامي‏دارد كه تنها بايد در خلوت خود در جست‏وجوي امام غائب بود و تلاش كرد كه با به دست آوردن ادعيه، توسلات و ختوماتي راهي براي تشرف خدمت آن حضرت پيدا كرد.5 قطعاً اگر اين قبيل افراد به آرزوي خود دست نيابند و راهي براي ملاقات با امامشان پيدا نكنند دچار دل‏زدگي و نااميدي شده و شايد به‏طور كلي از فرهنگ مهدوي روي‏گردان مي‏شوند.
خطر ديگري كه اين قبيل سخنراني‏ها و آثار دارد اين است كه اعتقاد به امام مهدي‏(ع) را در نزد كساني كه هنوز به حقايق شيعه و عمق انديشه مهدوي پي نبرده‏اند، اعتقادي موهوم و آميخته با خرافه جلوه مي‏دهد.
با توجه به اين آسيب‌ها و خطرات است كه مراجع عظيم الشان تقليد و علماي حوزه، افراد را از دامن زدن به اين مباحث برحذر داشته و همه را دعوت به پرداختن بيشتر به مباحث اعتقادي و معارف اصيل و حقيقي دين مي‌كنند.
حضرت آيت‌الله العظمي فاضل لنكراني در اين زمينه مي‌فرمايد:
بايد همه باور نماييم كه آن حجت خدا نظاره‌گر اعمال ماست. بايد بدانيم مهم‌ترين مسئلة مورد نظر ايشان مسائل اعتقادي و عملي است و از اين جهت لازم است هرچه بيشتر در رابطه با مسائل واقعي اسلام ساعي و كوشا باشيم و از خرافات و دروغ‌گويي و خواب‌هاي بي‌اساس و ادعاهاي واهي پرهيز كنيم و بدانيم كه اين امور غيرواقعي، چهرة اسلام و شيعه را مشوه و زبان طعن دشمنان را مي‌گشايد. بايد واقعيت‌ها و معارف اصيل و حقيقي را كه دين ما مشحون از آنهاست بياموزيم.6
بيان حضرت آيت‌الله جوادي آملي نيز در اين زمينه راهگشاست. ايشان مي‌فرمايد:
مي‏بايست پژوهشگران و محققان بسيار ژرف‏انديشي داشته باشيد تا آنچه را دربارة وجود مبارك حضرت(ع) است از هم تفكيك كنند. بايد مدعيان رؤيت، بساطشان را جمع كنند، چون افراد به شدت به حضرت علاقه‏مند و ارادتمندند، اگر كسي ادعاي رؤيت كند و ظاهرالصلاح هم باشد ممكن است مقبول قرار بگيرد و اين مشكلات فراواني دارد.7
با توجه به آنچه بيان شد بر همه گويندگان و نويسندگان لازم است كه به جاي دامن زدن به موضوع تشرفات و طرح حكايت‌هايي كه بعضاً اساس محكمي هم ندارد، تلاش خود را متوجه اصل لزوم انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم و يادآوري وظايف منتظران نمايند.
4. محوريت يا عدم محوريت تشرف
نكتة ديگري كه در اين زمينه حائز اهميت است اين است كه آيا موضوع درخواست ملاقات با امام عصر(ع) و تشرف خدمت ايشان از موضوعات محوري مباحث مهدويت است يا خير؟
با بررسي روايات مهدوي به دست مي‌آيد كه آنچه بيش از هر موضوع ديگري در عصر غيبت اهميت دارد، معرفت امام عصر(ع)، منتظر بودن و عمل به شرايط انتظار و تكاليف منتظران است. تا آنجا كه به تعبير روايات حتي اصل درك زمان ظهور هم چندان موضوعيتي نداشته و مهم اين است كه شيعه منتظر در زمان غيبت امام خود را به درستي بشناسد و به وظايف خود در برابر او به خوبي عمل كند. كه در اين صورت، درست مانند كسي خواهد بود كه زمان ظهور را درك كرده و با امام خود همراه و همداستان است.
براي روشن‏تر شدن اين موضوع چند روايت را با هم مرور مي‏كنيم:
ابو بصير مي‏گويد به امام صادق(ع) عرض كردم:
جعلت فداك متي الفرج؟
فدايت شوم، اين گشايش كي فرا مي‏رسد؟
آن حضرت فرمود:
يا أبابصير و أنت ممّن يريد الدنيا؟ من عرف هذا الأمر فقد فرّج عنه لانتظاره.8
اي ابابصير! آيا تو از آن گروهي كه به دنبال دنيايند؟ هر كس اين امر را بشناسد، به سبب انتظارش براي او گشايش حاصل مي‏شود.
امام رضا(ع)نيز در پاسخ «حسن بن جهم» كه از ايشان در مورد فرا رسيدن گشايش مي‏پرسد، مي‏فرمايد:
أولست تعلم أنّ إنتظار الفرج من الفرج؟
آيا تو نمي‏داني كه چشم به راه گشايش بودن، خود [جزيي] از گشايش است؟
او در پاسخ مي‏گويد:
لا أدري إلّا أن تعلّمني.
نمي‏دانم، مگر اينكه شما به من بياموزيد.
آن حضرت بار ديگر مي‏فرمايد:
نعم، إنتظار الفرج من الفرج.9
آري، انتظار گشايش، [جزيي] از گشايش است.
براساس همين نگرش است كه در روايت‌هاي متعددي تأكيد شده كه براي منتظران واقعي تفاوتي ندارد كه ظهور را درك كنند يا نكنند؛ چون آنها در عصر غيبت نيز در خدمت امام زمان خويش هستند؛ چنانكه در روايتي از امام صادق(ع) مي‏خوانيم:
من مات منكم و هو منتظر لهذا الأمر كمن هو مع القائم في فسطاطه... .10
هر كس بميرد در حالي كه منتظر اين امر باشد همانند كسي است كه با حضرت قائم(ع) و در خيمه‏اش بوده باشد... .
آري، اگر كسي در عصر غيبت مؤمنانه زندگي كند؛ از بدي‌ها و زشتي‌ها دوري گزيند؛ خصال شايسته را پيشة خود سازد؛ وظايف و تكاليفي را كه در صحنة حيات فردي و اجتماعي متوجه اوست، به درستي به‏جا آورد و در انتظار ظهور امامش نيز باشد، خداوند متعال، فرج و گشايش واقعي را كه همان يافتن راه هدايت و رستگاري و رسيدن به سعادت و نيك‌بختي در دنيا و آخرت است، نصيب او مي‏سازد و در اين صورت است كه پيش افتادن و پس افتادن ظهور براي او هيچ تفاوتي نخواهد داشت و او در هر حال امام منتظَر خويش را درمي‏يابد.
از اين‌رو مي‌توان گفت كه براي منتظران واقعي آنچه بيش از هر موضوع ديگري اهميت دارد عمل به تكليف و وظيفة در برابر امام عصر(ع) است و موضوع ملاقات با آن حضرت براي آنان در مرتبه بعدي قرار دارد.

پي‏نوشت‌ها :
5. اين سخن هرگز به معناي نفي فضيلت تشرف خدمت حضرت صاحب‌الامر(ص) و ملاقات ايشان نيست؛ چرا كه اگر ديدار آن حضرت فضيلت نداشت هرگز به ما سفارش نمي‌كردند كه در هر بامداد و به هنگام تجدد عهد با امام عصر(ع) با خداي خود نجوا كنيد كه: «أللّهم أرني الطلعة الرشيدة»؛ بار خدايا آن چهرة زيباي رشيد را به من بنماي. بلكه اين سخن ناظر به ديدگاه‌هايي است كه ملاقات با امام زمان(ع) و تلاش براي رسيدن به آن‌را به عنوان اصلي‌ترين وظيفه منتظران مطرح مي‌كند.
6. افق حوزه (هفته نامه خبري حوزه‌هاي علميه)، سال چهارم، شمارة 44، 28 شهريور 1384.
7. آيت‌الله جوادي، آملي، همان.
8. محمدبن يعقوب كليني، الكافي، ج1، ص371، ح3.
9. شيخ طوسي، همان، ص276.

 


 
saheledoosti@yahoo.com

جمله روزانه

27 مرداد
تو می توانی افکارت را دوباره سازماندهی کنی، به شرط آنکه دیگر افکار منفی به ذهنت راه ندهی.
وین دایر

 

 

 

Mobin_s2004@yahoo.com

  •  براي دريافت مداوم مجله الکترونيکي «روزانه» بصورت ايميل، مي توانيد عضو گروه اختصاصي «مبين» شود. براي عضو شدن اينجا را کليک کنيد.

  •     دوست عزيزم اگر شما هر مطلب، دل نوشته، شعر، خبر، داستان، جوک و... داري و فکر مي کني براي اعضا گروه جالب باشه را مي توني به آدرس من (mobin_s2004@yahoo.com) بفرستي تا با نام خودت در  بخش از «مطالب ارسالي اعضا» نوشته بشه.

  •    از همه دوستان عزيزي که لطف مي کنند و براي «روزانه» مطلب مي فرستند بينهايت متشکرم. همه ايميلهايي که براي من مي فرستيد به دستم مي رسند و حتما با نام خود شما در «روزانه» نوشته خواهند شد. فقط بخاطر اينکه حجم مطالب ارسالي از طرف اعضا بسيار زياد هست، و از طرفي در نوشتن مطالب (از نظر تعداد) محدوديت دارم، لذا مطالب دريافتي در نوبت قرار گرفته و به مرور نوشته خواهند شد. اين را گفتم تا اگر مطلب شما دوست خوبم با چند روز تاخير نوشته شد، علتش را بدانيد.

  •    منتظر پيشنهادات، نظرات و خدايي نکرده انتقادادتان در مورد مجله الکترونيکي «روزانه» هستم!

  •    دوباره تاکيد مي کنم که هر مطلب و حرفي داشتيد، جون مادر زنتون فقط به آدرس شخصي من ارسال کنيد، مرسي! 

باقي بقايتان!

 

Copyright © 2005-2006  mobin_s2004@yahoo.com
All Right Reserved © www.mobin-group.com

Mobin_s2004@yahoo.com

Mobin_s2004@yahoo.com

 

27 مرداد / 18 آگوست / 23 رجب

Mobin_s2004@yahoo.com
27 مرداد ماه هجري خورشيدي
Mobin_s2004@yahoo.com
اعدام شش افسر كمونيست ديگر

در اين روز در سال 1334 يك دسته شش نفري ديگر از افسران عضو سازمان نظامي حزب توده به جوخه اعدام سپرده شدند . تا اين زمان دهها افسر كمونيست ايران به همين صورت اعدام شده بودند. از لو رفتن سازمان نظامي حزب توده يازده مي گذشت كه اين شش افسر اعدام شدند. با اين كه دولت وقت با دكتر مصدق مطلقا ميانه خوب نداشت ، عوامل آن براي كاهش ناراحتي ملت ايران از اعدام افسران توده اي كه از جوانان اين ملت بودند به طور غير مستقيم اشاره مي كرد كه اين افسران با توانايي كه داشتند بموقع از حكومت دكتر مصدق دفاع نكرده بودند.
    

 

عقب نشيني شاه

27 مرداد سال 1357 ( طبق تقويم آن زمان 2537 ) شاه در يك مصاحبه مطبوعاتي عمومي كه روز بعد متن آن در روزنامه هاي تهران انتشار يافت از تاكيدهاي پيشين خود عقب نشيني كرد و گفت كه جنبه فراگيري حزب رستاخيز تغيير يافته و او انتظار ندارد كه همه ( صد در صد ) ايرانيان وارد اين حزب شوند.
شاه در اين مصاحبه ضمن تاكيد بر آزادي اظهار نظر و انتخابات بعدي ؛ همچنين گفته بود كه پيش از انتخابات، با وضع قوانين تازه مطبوعات وانتخابات حدود آزادي ها روشن خواهد شد و افزوده بود كه گمان نمي برد بهايي كه براي آزادي پرداخته شود ، زياد گران باشد.
وي در عين حال تهديد كرده بود كه او ، ميهندوستان و نيروهاي مسلح اجازه نخواهند داد وقايع پيش از 28 مرداد 1332 تكرار شود.
شاه ضمن اشاره به گسترش خروج افراد و سرمايه ها از كشور گفت : شماري ترسو از سرو صداها ترسيدند و خانه و هرچه را كه داشتند فروختند و فرار كردند.
مصاحبه شاه هنگامي برگزار شد كه مخالفت با او به اوج خود نزديك مي شد ، شهرهاي كشور مخصوصا اصفهان ناآرام بود و در تهران تظاهرات تقريبا به صورت روزانه ادامه داشت و مردم خود را براي يك تظاهرات وسيع در محكوم كردن براندازي 28 مرداد اماده مي ساختند و روزنامه ها برخلاف گذشته ، بيشتر گزارشهاي مربوط را عينا منتشر مي كردند.
 

وقايع جنگ هشت ساله در چنين روزي

27/05/058
انتقاد امام از عملكرد دولت موقت و هشدار به آنان.
سقوط پاوه و شهادت بيش از 100 نفر از پاسداران.

شكست محاصره پاوه توسط نيروهاي انقلاب
عفو عمومي در عراق براي تمامي زندانيان سياسي توسط صدام.

27/05/66
توقف جنگ نفتكشها به درخواست آمريكا از عراق

بمباران مناطق مسكوني و صنعتي كشور در امروز : شهرهاي مهران ، بستان ، سوسنگرد ، سردشت ، تأسيسات نفتي گچساران ، نيروگاه برق رامين اهواز ، تأسيسات گاز شركت ايران و ژاپن در اميديه ، تأسيسات نفتي كوره ، دكل برق بادمك پل‌دختر .
حمله نيروهاي حزب دمكرات كردستان عراق به چند پايگاه اين كشور در محور شقلاوه . عمليات كمين پيش‌مرگان كرد در بخش باتوفه و كشته شدن بخشدار آن .

درگيري نيروهاي خودي و عناصر ضدانقلاب در جاده “ برآباد ـ قالو “ در مهاباد . كمين افراد حزب كومله در منطقه ساوان سنندج . درگيري در پشت پادگان پسوه نقده . اسير شدن پزشك هندي و چند تن از اهالي روستاي “ سروآباد “ مريوان به دست نيروهاي كومه‌له .
تشريح خط مشي جمهوري اسلامي ايران در برخورد با مسائل خليج‌فارس در سخنان رييس جمهور در مشهد و محسن رضايي در ديدار با دانشجويان رزمنده .

حمله دو قايق توپ‌دار به نفت‌كش ليبريايي “ اسكوسيرا “ در دهانه خليج‌فارس و بازتاب آن در رسانه‌هاي گروهي جهان .
مين‌روبي آب‌هاي حوالي “ فجيره “ به كوشش ناوگان نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران . اخطار نيروي دريايي ايران به ناوگان امريكا و فرانسه كه از نزديك شدن به ناوگان ايران خودداري كنند .

آغاز مأموريت مين‌روبي ناو امريكايي “ گوادال كانال “ از شمال بحرين در خليج‌فارس با هشت هلي‌كوپتر “ سي استاليون “ . گزارش خبرنگار بي . بي . سي . از برنامه‌هاي آتي اين ناو .
گزارش يونايتدپرس از همكاري سياسي نظامي كشورهاي حاشيه خليج‌فارس با امريكا و پي‌آمدهاي سياسي آن .

اروپا و بحران خليج‌فارس : دفاع دولت انگلستان از اعزام مين‌روب‌هاي اين كشور به خليج‌فارس ؛ انتقاد يك سياست‌مدار بلند‌پايه ايتاليا از سياست دولت اين كشور و حمايت وي از اعزام كشتي به خليج‌فارس ؛ دستور دولت فرانسه به ناوگان اين كشور براي حمله به قايق‌هاي تندرو و انتحاري .
نامه طارق عزيز به دبيركل سازمان ملل متحد مبني‌بر تصويب قطع‌نامه‌اي جديد در چارچوب فصل 7 منشور ملل متحد . انتقاد شديد روزنامه “ الثوره “ ارگان رسمي حزب بعث عراق از موضع شوروي در مخالفت با تصويب قطع‌نامه جديد .

گزارش خبرگزاري فرانسه از موضع اردن در مورد جنگ ايران و عراق و يكي دانستن آن با جنگ عليه اعراب . تحليل راديو بي . بي . سي . از نگراني‌هاي تركيه در خصوص گرايش احتمالي ايران به شوروي بر اثر فشارهاي عرب .
تمديد مدت ديدار رييس امارات متحده عربي از سوريه و تلاش وي براي آشتي دادن سوريه با عراق و قبول ميانجي‌گري در اين مسئله .

ريشه‌يابي نشريه “ ال‌پائيس “ و خانم شيرين هانتر در مورد مقابله امريكا با جمهوري اسلامي ايران ، حملات هوايي عراق در خليج‌فارس و سياست‌هاي غيرواقع‌بينانه امريكا در قبال ايران .
نامه 52 تن از نمايندگان كنگره امريكا به جورج شولتز در حمايت از گروه‌هاي مخالف جمهور اسلامي ايران به‌خصوص مجاهدين خلق . انتقاد خبرگزاري تاس از اين اقدام كنگره امريكا .

بازگشت حجت‌الاسلام كروبي از عربستان و استقبال مهندس ميرحسين موسوي از ايشان .
مرگ يكي از سياست‌مدارهاي سعودي در تهران كه در جريان حمله مردم به سفارت عربستان از بالاي پشت‌بام افتاده بود .

آزادي “ چارلز گلاس “ خبرنگار امريكايي در لبنان . بهبود روابط امريكا و سوريه و احتمال بازگشت سفير امريكا به دمشق .
تحليل روزنامه “ ال‌پائيس “ از ميزان نفوذ ايران در لبنان .

 

 

در گذشت کمال الملک نقاش ايراني در نيشابور

[27 مرداد 1319] -  محمد خان غفّاري ملقّب به كمال الملك استاد برجسته و گرانقدر ايران درهنر نقاشي درشهر نيشابوربدرود حيات گفت. او در13سالگي ازكاشان به تهران آمد و دردارالفنون به تحصيل مشغول شد. پيشرفت كمال الملك دريادگيري هنرنقاشي بسيار سريع بود و دراندك مدتي وي با سمت نقاش باشي دردربارناصرالدين شاه به كارپرداخت.اين هنرمند ارزنده دراين مدت آثاري خلق كرد كه نمايانگر استادي و مهارت وي درنقاشي است. تابلوي معروف تالارآيينه كه محمد غفاري نزديك به 5 سال برروي آن كار كرد نخستين اثري بود كه با امضاي كمال الملك آن را به پايان رساند. كمال الملك براي تكميل دانش خود درهنرنقاشي به چند كشور اروپايي سفركرد. او درسال1329هجري قمري مدرسه صنايع مستَظرَفه را تأسيس كرد. كمال الملك درزمان رضاخان ازترسيم چهره او خودداري كرد و به همين علت به روستاي حسين آباد نيشابور تبعيد شد. سرانجام بعد ازفوت، پيكر اين هنرمند برجسته و استاد ارزنده ايران زمين درآرامگاه عطّارنيشابوري به خاك سپرده شد.

 

 آغاز آتش بس رسمي در جنگ ايران و عراق

[27 مرداد 1367] - آتش بس جنگ تحميلي عراق عليه ايران بعد از8 سال جنگ اعلام شد. اين حكم را شوراي امنيت سازمان ملل متحد صادركرد. قطعنامه 598 اعلام كرد اين قطعنامه عراق را به خارج كردن نيروهايش ازايران ملزم مي كرد. پس ازپيروزي انقلاب اسلامي استكبارجهاني و گروههاي مخالف انقلاب اسلامي درداخل ايران با همكاري يكديگر درراه نابودكردن انقلاب اسلامي تلاش كردند. رژيم بعثي عراق هم با تحريكهاي امريكا جنگ را با ايران آغازكرد. اما پس ازشروع جنگ تحميلي با رژيم عراق با مقاومت ايرانيان و مردم مسلمان و وطن پرست روبروشد كه انتظارآن را نداشت. سرانجام پس ازپيروزي هاي پي درپي ايران درسالهاي جنگ تحميلي بويژه فتح خرمشهر درسال1361هجري شمسي مجامع بين المللي قطعنامه 598 را درسال1367صادر و آتش بس جنگ تحميلي عراق عليه ايران را اعلام كردند.

 

 درگذشت استاد محيط طباطبايي محقق، مورخ، انديشمند و عضو فرهنگستان زبان و ادب پارسي

[27 مرداد 1371] - استاد محيط طباطبايي محقق، مورخ، انديشمند و عضو فرهنگستان زبان و ادب پارسي بدرود حيات گفت. استاد طباطبايي سالها درمدارس، مؤسسات و دانشگاهها ازجمله دارالفنون ، هنرستان عالي موسيقي و دانشگاه تهران تدريس كرد. استاد محيط طباطبايي ازسال1328شمسي درسمت رايزن فرهنگي ايران دهند، عراق، سوريه و لبنان به خدمت مشغول شد و بعد از بازنشستگي به نگارش پرداخت. ازاستاد محيط طباطبايي بيش از3000مقاله، 1000سخنراني و دهها جلد كتاب باقيست. « دوران نادر، زندگي محمد زكرياي رازي، تاريخ تحليلي مطبوعات درايران و تاريخ تحول نثر فارسي» درقرن 13 هجري قمري ازآن جمله اند.

Mobin_s2004@yahoo.com
18 آگوست ميلادي
Mobin_s2004@yahoo.com
سالروز مرگ چنگيز خان مغول و آخرين وصيت هاي او

18 اوت (27 مرداد) سال 1227 ميلادي (رمضان 624 هجري)، چنگيزخان مغول پس از تصرف سرزمين هايي از چين تا حاشيه اروپا، در 72 سالگي درگذشت.
     گروه بين المللي مامور كشف گور چنگيزخان مركب از تاريخدانان، جغرافيون و باستاشنان پس از چهل سال بررسي سرانجام اين گور را در تپه اي در 260 كيلومتري شمالشرقي اولان باتور (پايتخت جمهوري مغولستان) و به فاصله نزديكي از زادگاه وي (دامنه كوههاي لينبانشان، نزديك شهرك باتشيريت، ايالت هنتي Hentii) كشف كرده اند كه به صورت يك اطاقك 3 در 3 در 4 متري سنگي در عمق دو متري و در نزديكي قله تپه است و در اطراف آن، قبور سنگي متعدد وجود دارد تا يافتن قبر چنگيز دشوار باشد. چنگيز خان هنگام تعقيب جلال الدين خوارزمشاه كه لشگريان او را در منطقه پروان (افغانستان فعلي) شكست داده بود تا رود سند، به علت ناسازگار بودن آب و هواي اين منطقه (پاكستان امروز) بيمار شده بود و پس از بازگشت به زادگاه خود، هنگام شكار نيز از اسب افتاده بود و اين دو عامل باعث مرگ او شد. اما پيش از مرگ "گوريلتا (نشست)" سران مغول را تشكيل داده بود و وصيت هاي خود را كرده بود از جمله تاكيد كرده بود كه مجموعه قوانين وي، دزاساك (ياسا)، دقيقا رعايت شوند مخصوصا كه در قلمرو مغول با دروغ، دزدي و تجاوز به زنان شوهر دار بايد شديدا مبارزه شود. پيش از توسل به خشونت بايد دست كم يكبار اخطار داده شود. دانشمندان، اديبان و آگاهان - هر كس كه مي خواهند باشند بايد به خدمت گرفته شوند و بدون مشورت با آنان كاري صورت نگيرد. در وحدت سران مغول كوچكترين خللي نبايد به وجود آيد. قوم مغول در هرجا كه باشد بايد از زندگي در داخل شهر و آلوده شدن به مفاسد شهري جدا امتناع كند و زندگاني چادر نشيني و يا به دور از شهر را از دست ندهد و .... قديمي ترين ياساي چنگيزي به خط ايغوري نوشته شده است. در آخرين قوريلتاي زمان چنگيز، دو پسر از سه پسر اصلي و زنده او Ogodei (اگداي يا اكتاي) و Toluy (تولي يا تولوي) شركت داشتند. "جوجي" پسر بزرگ او و فاتح روسيه و خزر پيش از تشكيل اين نشست درگذشته بود و پنج پسر ديگر چنگيز از زنان غير رسمي بودند كه نقش مهمي به آنان واگذار نمي شد. نام چنگيز كه موفق به متحد كردن اقوام مغول و سپس تصرف سرزمين هاي ترك نشين و آنگاه شمال شرقي و شرق ايران شد در ابتدا "تموچين" بود. در غرب نام او را گنگيز (Genghis) تلفظ مي كنند. چنگيز خان كه بيم داشت روزگاري دشمنانش گور او را بيابند و بقاياي جسدش را بيرون بياندازند و روح او تا ابد ناراحت باشد محرمانه دستور داده بود كه همه كساني كه در ساختن گور او و مراسم تشييع و تدفين جنازه شركت كنند كشته شوند و اين وصيت پس از مراسم تدفين به دست "اگداي" انجام گرفت و به همين جهت چهل سال طول كشيد تا هيات بين المللي گور او را پيدا كند. جغتاي (Jaghatay) كه در ميان سه پسر اصلي چنگيز كوچكتر از همه بود در آخرين "قوريلتاي" شركت نداشت. وي كه در عمليات رود سند در كنار پدر بوده همانجا مامور شد كه سند، مكران و كرمان را تصرف كند تا بعدا جلال الدين خوارزمشاه از آنها به صورت پايگاه استفاده نكند و جغتاي كرمان را در سال 1222 ميلادي متصرف شد، غارت كرد و ويران ساخت تا چيزي براي جلال الدين باقي نماند. مورخان ضمن تاكيد بر خونريز بودن و شقاوت چنگيز خان در عين حال وي را مردي باهوش و داراي عزم و اراده نيرومند دانسته اند.

تصوير چنگيز خان بر اسكناسهاي 500 توگريكي جمهوري مغولستان ، چرا تصوير كوروش و داريوش بر دو اسكناس از انواع اسكناسهاي ايران نباشد ؟. داريوش بود كه 25 قرن پيش در ايران سكه (داريك) ضرب كرد كه نمونه هاي آن هنوز در موزه ها نگهداري مي شوند

تصوير چنگيز خان بر اسكناسهاي 500 توگريكي جمهوري مغولستان ، چرا تصوير كوروش و داريوش بر دو اسكناس از انواع اسكناسهاي ايران نباشد ؟. داريوش بود كه 25 قرن پيش در ايران سكه (داريك) ضرب كرد كه نمونه هاي آن هنوز در موزه ها نگهداري مي شوند

 

قرص ضد آبستني

قرص خوردني ضد آبستني در جهان روز 18 اوت سال 1960 به بازار آمد. به علت وجود تقاضا كه هر روز هم بيشتر مي شود، پس از اين تاريخ قرص هاي ضد آبستني دائما در حال تكميل بوده اند و از "هر روز مصرف" به چند هفته و حتي چند ماه يك بار تكامل يافته اند و براي مردان نيز مشابه آنها ساخته شده است. تا سال 1960، برنامه تنظيم خانواده از راههايي جز خوردن قرص ميسر بود.

 

كودتاي مسكو كه ترديد به ماهيت آن هر روز بيشتر مي شود

تانكها در ميدان سرخ و مردم كه اين كار جدي نگرفته بودند، بي اعتناء در حال تماشاي آنها !!! . معمولا پس از وقوع  هركودتا كه در ساعات بعد از نيمه شب روي مي دهد ، نه روز روشن ، مقررات منع رفت و آمد در معابر به اجرا در مي آيد و آثار خشونت آشكار مي گردد كه در كودتاي 18 اوت 1991 نمايشي مسكو چنين نبود

تانكها در ميدان سرخ و مردم كه اين كار جدي نگرفته بودند، بي اعتناء در حال تماشاي آنها !!! . معمولا پس از وقوع هركودتا كه در ساعات بعد از نيمه شب روي مي دهد ، نه روز روشن ، مقررات منع رفت و آمد در معابر به اجرا در مي آيد و آثار خشونت آشكار مي گردد كه در كودتاي 18 اوت 1991 نمايشي مسكو چنين نبود

پيش از ظهر 18 اوت 1991 كه اوضاع شوروي بر اثر سياست ها و يا به نظر بعضي « ماموريت ! » گورباچف به هم ريخته بود و امكان اصلاح وجود نداشت تانكها وارد خيابانانهاي مسكو شدند و جمعي از مقامات نظامي و سياسي شوروي در حالي كه در كنار هم نشسته بودند و اظهارات آنان مستقيما از تلويزيون پخش مي شد گفتند كه مجبور شده اند براي نجات!!!! كشور دست به اقدام اضطراري (كودتا) بزنند و گورباچف كه براي استراحت به كريمه رفته، در آنجا تحت نظر است !.
در اين روز اقدام فوق العاده ديگري از جمله مقررات منع رفت و آمد و اجتماعات و دستگيري مخالفان احتمالي و تعليق قوانين عادي و آماده باش پادگانها و احضار افراد ذخيره و احتياط كه معمولا در پي هر كودتاي نظامي مخصوصا در كشوري چون روسيه كه مردم عادت به مشاهده خشونت دارند روي نداد و همين امر باعث شد كه در روزهاي بعد مخالفان وارد خيابانها شوند و كودتا !!! شكست بخورد. رهبران كودتا بعدا دستگير شدند كه هركدام پس از مدتي ماندن در زندان آزاد شدند و برخي از آنان مقام تازه يافتند!. بايد دانست كه به علت نبودن مورخ و روزنامه نگار واقعي، شجاع و آزاد اسرار رويدادهاي نيمه دوم دهه 1980 شوروي و تحولات روسيه و ساير اعضاي اتحاديه منحله دهه 1990 و ادامه آن در پرده ابهام است.

برخي ديگر از رويدادهاي 18 اوت

  • 1587:   انگليسي ها براي تحكيم ريشه خود در آمريكاي شمالي نوشته اند كه در اين روز يك زن مهاجر در جزيره رونوك ( كاروليناي شمالي ) نو زاد دختري به دنيا آورد كه نامش را « دير » گذاشتند. اين مهاجر نشنين بعدا ناپديد و از صحنه محو شده است. بنابراين معلوم نيست كه «روزنگار» نويسهاي انگليسي زادروز او را از كجا آورده اند . با وجود اين ، اينك آن منطقه به نام اين نوزاد شهرستان دير ( دير كاونتي ) ناميده مي شود.

  • 1846:   ژنرال آمريكايي «استيفن كرني» با نيروهاي خود شهر «سانتافه » مهاجر نشين قديمي اسپانيائي ها در امريكاي شمالي را كه جزئي از قلمرو مكزيك بود تصرف كرد كه اينك يكي از شهر هاي ايالت نيومكزيكو آمريكاست.

  • 1894:   دستگاه قانونگزاري فدرال آمريكا براي اين كشور « دفتر مهاجرت » ايجاد كرد تا كار مهاجرت به اين كشور را تحت نظم و قاعده درآيد. اين دفتر بعدا به نام سازمان مهاجرت آمريكا در چارچوب دادستاني كل ( معروف به وزارت دادگستري ) قرار گرفت .

  • 1914:   وودرو ويلسون رئيس جمهوري وقت آمريكا بيطرفي اين كشور در قبال جنگ اروپاييان ( جنگ جهاني اول ) را اعلام كرد. با وجود اين ، در اواخر اين جنگ مصلحت ديد كه وارد آن شود و كشورش را از انزوا خارج سازد.

  • 1958:   فيدل كاسترو در جريان انقلاب كوبا راديو مخفي انقلاب را با نطق خود گشود.

  • 1961:   كار ساختن ديوار برلن به پايان رسيد. دليل عمده ساختن اين ديوار از سوي دولت آلمان شرقي اين بود كه رسانه هاي غرب هر كس را كه از شرق آلمان به غرب اين سرزمين پناهنده مي شد وسيله اي براي انتقاد از « كمونيسم » و جهنم آن قرار مي دادند و يكي از منابع خبر آنها همين فرارها شده بود و روزنامه هاي ساير كشور ها نيزكه منابعشان دستگاههاي خبررساني غرب بود اين خبرها را نقل مي كردند و مردم نسبت به سوسياليسم دلسرد مي شدند.
     

  • Mobin_s2004@yahoo.com
    23 رجب هجري قمري
    Mobin_s2004@yahoo.com

    درگذشت اِبن حَجَرهَيتَمي فقيه، عالم و مؤلف برجسته عرب

    [23 رجب 975] -  اِبن حَجَرهَيتَمي فقيه، عالم و مؤلف برجسته عرب درمكه بدرود حيات گفت. ابن حجر در14سالگي وارد «جامِعُ الاَزهَر» مصرشد و دردانشهاي گوناگوني چون حديث، تفسير، كلام، منطق ادبيات سرآمد شد. او دراغلب آثارش شيوه اي منتقدانه دارد و گاه به ردّ آراي برخي ازعلما مي پردازد. ازابن حجر هيتمي تأليفاتي درزمينه هاي «قرائت، فقه شافعي، حديث، كلام و علوم تربيتي و ادبي» باقيست.

     

     درگذشت آيت الله سيد حسين كوه كمره اي

    [23 رجب 1299] - آيت الله سيد حسين كوه كمره اي ازمراجع و علماي بزرگ قرن13هرجري قمري بدرود حيات گفت. او سالها درعتبات ازمحضر درس شيخ علي كاشِفُ الغِطاء، شيخ اعظم مرتضي انصاري و شيخ محمد حسن صاحب جواهر بهره مند شد. علامه كوه كمره اي درفقه و اصول استادي برجسته بود و پس از فوت شيخ انصاري اززُعماي حوزه عراق بشمارمي رفت. ازآيت الله كوه كمره اي رسايلي درزمينه فروع دين، عبادات و احكام حلال و حرام نوشت. «اَلصّلاة و اَلزَّكاة» ازآن جمله اند.

     

     

     

     

     

    کشکول ممتاز

    گزیده ای از «گنجينه جواهر» (كشكول ممتاز)

    اسلام آوردن مجوسى!

    حضرت ابراهيم عليه السلام يك مجوسى را به ميهمانى دعوت كرد، و به او گفت : به شرط اينكه اسلام آورى ، ميهمانت مى كنم ، مجوسى رفت پس خدا وحى كرد به حضرت ابراهيم عليه السلام ، كه من پنجاه سال است او را بر كفرش رزق و روزى مى دهم چه مى شد كه لقمه اى به او بدهى بدون اينكه دينش را تغيير دهد، حضرت ابراهيم عليه السلام به دنبال مجوسى رفت ، و از او عذر خواهى كرد، مجوسى سببش او هم وحى خدا را به او فرمود، مجوسى هم اسلام اختيار كرد.
     

     

     

     

     

     

     

    فارسي شکر است

    amirrousta52@yahoo.co.uk

    كاريكلماتور
    مرحوم پرويز شاپور

    خورشيد سيگارش را با خودش روشن مي كند.
     


    قند و نمك

    مرحوم جعفر شهري
    ضرب المثلهاي تهراني
    (به زبان محاوره)

    آسيا باش و خواب آسوده، سخت مي گيره و نرم پس مي ده
    راحتي، بردباري، خودداري، فروتني، تحمل، محبت و گذشت.
     

     

     

     

     

     

     

    زبان خوراکیها

    دكتر غياث الدين جزايرى


    من «انبه» هستم

     به فارسى به من ((انبه)) مى گويند و اعراب آنرا معرب كرده (انبج) خوانده اند در كتب قديمى ((موانبه )) و نغزك نيز ذكر شده است .
    زادگاه اوليه من هندوستان و نواحى استوايى است و اكنون در بلوچستان است . غرغره ى اين عصاره ، مخلوط با كمى آب جهت دردگلو و اورام لوزتين بكار مى رود. پوست من داراى 15 تا 18 درصد تانن است ، و يك قاشق چاى خورى كوبيده آن دو مرتبه در روز براى معالجه اسهال كافى است ، برگ هاى مرا در هندوستان به يك دسته از پستانداران كه سم آنها دو شقه است مى دهند و از ادرار آن ها رنگ زردى مى گيرند كه در رنگرزى و نقاشى بكار مى رود، صمغ درخت من كمى در آب حل مى شود و از انواع صمغ عربى است .
    درخت من از بزرگتر از درخت گردو است . ميوه من ابتدا گس و بعد ترش ‍ مى شود، و در اثر زياد ماندن در روى درخت ، كم كم شيرين مى گردد.
    ميوه من بوى خوشى نظير عنبر دارد، مقوى جسم و روح و اعضاى دستگاه گوارش است . كليه و مثانه را باز و تقويت مى كند - دهان را خوشبو كرده ، و رنگ چهره را باز مى كند. براى خفقان سرفه - سياه سرفه - تنگ نفس و انواع سردرد و معالجه اسهال و دردهاى قولنجى زياد تجويز مى شود. مسكن عطش بوده ، اشخاص لاغر را فربه مى نمايد. پيشاب آور و ملين است . زياده روى در خوردن من براى صاحبان مزاج گرم خوب نيست ، و خوردن من در شكم خالى ناراحت كننده مى باشد مخصوصا نبايد ترشى مرا در موقع گرسنگى خورد، بلكه بهتر است ، آنرا در نيمه دوم غذا، يعنى موقعى كه التهاب گرسنگى خوابيد همراه با خوراك تناول نمود. مربا و ترشى من ، براى تقويت معده اثرى نيكو دارد.
     

     

     

     

     

     

     

    تاريخ اجتماعى ايران
    از آغاز تا مشروطيت

    دكتر عزت الله نوذرى


    قسمت چهارم
    مهاجرت اقوام آريايى
    (2)

    لولوييان
    اين قوم بخش وسيعى از قسمت علياى رود دياله تا درياچه اروميه و حتى فراتر، تا شمال غربى آن را اشغال كرده بود. اين اسم ، در زبان اورارتوئى ، لولو، به معنى بيگانه و دشمن و در اكدى ، لولوبوم يا لولويوم آمده است . قوم لولوئى از اقوام آسيايى نژاد بودند و با عيلاميان قرابت داشتند. از پادشاهان معروف اين قوم ، آنوبانى نى بود - 2200 ق .م . - كه سنگ نبشته اى از او بر صخره اى بر سرپل ذهاب هنوز برجاست .
    ناحيه ى تسلط اين قوم در آذربايجان در كتيبه هاى آشورى با نام زاموآ ياد شده است كه در هزاره ى دوم ق .م . كشور مقتدرى را تشكيل دادند لولوئيان به طور مداوم با اقوام مجاور از آن جمله با آشوريان در حال جنگ بودند. از قرن نهم ق .م . ديگر از آنان نامى به ميان نيامد. (8)

    گوتيان (قوطيان )
    اصطلاح گوتى (كوتى ) در هزاره ى سوم و دوم ق .م . به يك گروه نژادى اطلاق مى شده كه در مشرق و شمال غربى لولوئيان و احتمالا در آذربايجان كنونى ايران و كردستان زندگى مى كردند. بعدها ممكن است اين نام به اقوام گوناگونى كه در شمال و مشرق بابل زندگى مى كردند اطلاق گرديده و واحد ارضى معين و مشخصى را شامل نمى شده است . در هزاره ى اول ق .م . همه ، اوراتوئيان ، و مردم ماننا، و ماد را گوتى مى ناميدند. فقط در كتيبه هاى سارگن دوم ، مادهاى ايرانى زبان ، از گوتيان مشخص و ممتاز گرديده اند.
    گوتيان در 000/3 ق .م . و زمان سلطنت تارام سين - پادشاه اكد - در صحنه تاريخ پديد مى آيند. آنان زبان مستقلى داشتند كه تا اندازه اى با خانواده زبان هاى عيلامى قرابت داشتند و ممكن است از انواع زبان هاى قفقازى قديم و آلبانى (در سرزمين قفقاز) باشد.

    تيپورى ها
    ناحيه اى كه امروز طبرستان و مازندران ناميده مى شود در قديم مسكن تيپورها بوده است در اسناد بابلى از اين قوم كه همراه كاسيان به شهر بابل هجوم آورده اند ذكرى رفته است .
    در بدو ورود آرياها به فلات ايران تيپورها، جلو پيشروى آنان را به آن نواحى گرفته بودند. در اوستا، چندين بار از اين قوم به نام ديو و آفريده شده ى اهريمن نام برده شده است . (9)

    كاسيان
    استرابون ، جغرافى دان يونانى از كاسيان به نام كاسايوئى ياد مى كند و محل اوليه آنان را در بنادر خزر مى نويسد، برخى تصور مى كنند كه نام قزوين و نيز درياى كاسپين ممكن است حاكى از خاطره اين قوم باشد. كاسيان در هزاره دوم ق .م . در دامنه هاى زاگرس مى زيستند. اين قوم همواره در فكر تصرف ميان رودان (بين النهرين ) بودند، تا سرانجام توانستند امپراتورى بابل را منقرض كرده و مدت 600 سال بر آنان حكومت نمايند.
    دياكونوف مى نويسد: كاسيان از زمان هاى قديم تا فتح ايران به دست اسكندر مقدونى ، در محلى كه اكنون لرستان ناميده مى شود ساكن بودند و بيش تر به دامدارى اشتغال داشتند.
    اشيايى كه از حفريات باستانشناسى به دست آمد، مشخص مى نمايد كه قبايل كنونى كه در لرستان زندگى مى كنند از اخلاف ايشان مى باشند.

    ادامه دارد ....

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    تحليل رمان پر تيراژ تركيه درباره ايران و عصر ظهور
    ژنرال مهدی!
    Mehdix

    اين كتاب علمي ـ تخيلي از نويسنده جواني به نام «تورگان گولر» و در يكي از انتشارات معروف ملي به نام «پوپولي» به چاپ رسيده است.
    نام اين كتاب «مهديكس»، (mehdix) است.
    نويسنده كتاب، تكنسين كامپيوتر بوده و نكته جالب آن‌كه اين كتاب در مدت سه ماه، به چاپ شانزدهم رسيده است.
    بي‌شك تنها دليل آن، موضوع كتاب است كه انتظار توده‌هاي عظيم مسلمانان تركيه را براي ظهور حضرت مهدي(عج) و برپايي عدالت در جهان و بازگشت به خويشتن و به دست آوردن شكوه معنوي و مادي گذشته‌ها و... برآورده مي‌كند و همچنين احساسات ملي ضدآمريكايي ضدصهيونيستي ترك‌هاي مسلمان را نوازش مي‌دهد.
    از اين نگاه، كتاب جالب بوده و به همين علت، ركورد فروش را شكسته است... اما در اين كتاب، مسئله مهدويت و ظهور، كاملا منحرف شده است، به گونه‌اي كه يك ژنرال لائيك تركيه‌اي، جانشين مهدي موعود(عج) مي‌شود!
    خلاصه‌اي از اين كتاب 236 صفحه‌اي را با هم مرور مي‌كنيم:
    رويدادهاي اين رمان علمي ـ تخيلي در استانبول و به محوريت مسجد معروف «اياصوفيه» مي‌گذرد؛ اياصوفيه همان معبد 1700 ساله جهان مسيحيت و نگين امپراتوري رم شرقي بوده است كه در سال 1453 ميلادي به دست ترك‌هاي مسلمان عثماني، از كليسا به مسجد تبديل شد و تا تأسيس جمهوريت به عنوان بزرگ‌ترين و مهمترين مسجد سرزمين عثماني بود و براي اروپاي مسيحي نيز اين معبد عظيم به عنوان يك جايگاه استراتژيكي مذهبي، مفهوم و معناي خود را هميشه حفظ كرد. به همين دليل، پس از تأسيس جمهوريت به دست «كمال آتاتورك»، اين مكان حساس براي رضايت اروپاي مسيحي از مسجد به موزه تبديل شد.
    براي ترك‌هاي مسلمان و ملي‌خواه، اين يك شكست بزرگ و تحويل دادن سنگر به دشمن كافر به شمار مي‌رفت و هنوز نيز حسرت خواندن نماز در آن مكان، بر دل نوادگان عثماني سنگيني مي‌كند... .
    قهرمان اين رمان، يك ژنرال است؛ يك ارتشبد با چشمان آبي و موهاي طلايي (شبيه آتاتورك) فرمانده ستاد مشترك تركيه.
    زمان، سال 2019 است؛ يعني زماني كه قوم يهود و مسيحي، جنگ آرماگدون را پيش‌بيني كرده‌اند!!
    فرمانده ستاد مشترك تركيه با ديدن خوابي منقلب مي‌شود و در پنجاه سالگي، نخستين نماز صبح را با نگراني و تشويش به جاي مي‌آورد.
    او به عنوان مهدي موعود انتخاب شده است؛ اين انتخاب با يك خواب شروع مي‌شود و با الهام تقويت شده و با ارتباط‌هايي از طريق اينترنت و تلفن به كمال مي‌رسد و وي مأمور مي‌شود تا «دجال» را از بين ببرد.
    اين «دجال» كيست؟
    ژنرال ترك از اينترنت كمك مي‌گيرد و كامپيوتر وي به طور غيرعادي او را هدايت كرده و سخنان پيامبر اسلام(ص) را در مورد دجال به وي منتقل مي‌كند؛ دجال، بزرگ‌ترين فتنه بشريت است كه در جايي بين شام و عراق ظهور كرده و دنيا را به فساد خواهد كشيد. وي ادعاي ربوبيت كرده و همگان را منحرف مي‌كند. او يك چشم دارد و بر پيشاني‌اش كلمه «كافر» نوشته شده است. او بهشت را دوزخ و دوزخ را بهشت مي‌نماياند... .
    ژنرال متقاعد مي‌شود كه دجال يك دولت است و يك نظام بزرگ حكومتي است و كور بودن يكي از چشمان وي نيز به معناي نگرش تك‌بعدي ماده‌پرستي تفسير مي‌شود.
    كامپيوتر به وي اين پيام را مي‌دهد: مستضعفان جهان در انتظار تو‌اند! دجال را بكش!
    ژنرال ترك‌ بنا بر رهنمودهاي كامپيوتر خود، به دنبال عصاي حضرت موسي مي‌‌گردد. اين عصا و صندوق سكينه براي قوم يهود، ارزش فوق‌العاده‌اي دارد و دارنده آن مي‌تواند با دجال مقابله كرده و او را بكشد.
    ژنرال ترك اين عصا را با رهنمودهاي كامپيوتر در يكي از شهرهاي تركيه (انتاكيه) پيدا كرده و به دست مي‌آورد.
    تنها كمك وي، رهنمودهاي مرموز كامپيوتر و آجودان مخصوص اوست.
    در سال 2020 ميلادي، دولت‌هاي اروپايي بار ديگر از تركيه مي‌خواهند كه براي عضويت در اتحاديه اروپا، اياصوفيه را تبديل به كليسا كند. ژنرال ترك از اين درخواست ناراحت شده، براي مقابله به آنان، دستور تبديل اياصوفيه به مسجد را مي‌دهد و اين يعني اعلام جنگ به همه دولت‌هاي اروپايي و آمريكايي.
    در اينجا نويسنده رمان، از سي نفر خائن ياد مي‌كند كه جلسات محرمانه تشكيل داده و از جانب يهود و مسيح دستور مي‌گيرند كه بسياري از آنان، از سردمداران كشور تركيه هستند.
    كامپيوتر وي، ژنرال را از جلسات آنان آگاه ساخته و آنان را به ژنرال معرفي و ژنرال نيز با كمك نخست‌وزير، همگي را دستگير مي‌كند.
    در اين هنگام، همه رسانه‌هاي جهان به تركيه حمله كرده و دو كشور آمريكا و اسرائيل، ژنرال ترك را تهديد مي‌كنند تا از تبديل اياصوفيه به مسجد خودداري كند، اما وي در اين كار، مصمم است، به همين دليل، دولت‌هاي غرب، تركيه را وارد بحران‌هاي اقتصادي مي‌كنند و از طرفي مسلمانان كشورهاي اسلامي از تركيه حمايت مي‌كنند و بيداري هيجان‌انگيزي در كشورهاي مسلمان آغاز مي‌شود.
    روز 19 آگوست 2020 با شركت فرمانده ستاد مشترك تركيه و رئيس‌جمهور و نخست‌وزير در اياصوفيه نمازجمعه برپا مي‌شود. بدين ترتيب، تركيه دگرگون و الگوي تمام كشورهاي اسلامي مي‌شود.
    كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا و اسرائيل، تركيه را تحريم مي‌كنند كه به دنبال آن، اقتصاد تركيه فلج مي‌شود، اما پاكستان، مالزي و ديگر كشورهاي اسلامي به تركيه كمك مالي مي‌كنند. عربستان سعودي در اثر فشار مردم خود مجبور به تعطيل كردن پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در كشورش مي‌شود.
    آمريكا تصميم مي‌گيرد با تركيه بجنگد. اسرائيل نيز در كنار آمريكا قرار مي‌گيرد و در اين هنگام ايران از تركيه حمايت مي‌كند و دو فروند از موشك‌هاي هسته‌ايش را به سوي اسرائيل نشانه گرفته و آماده شليك مي‌كند. به اين ترتيب، اين‌گونه حمايت جانانه ايران نقشه‌‌هاي آمريكا و اسرائيل را به هم مي‌زند و آنان از حمله به تركيه منصرف مي‌شوند.
    در اين ميان، جاسوس‌‌هاي مسيحي و يهودي در داخل تركيه، دست به خرابكاري‌هايي مي‌زنند و آمريكا، يكي از ناوگان‌هاي جنگي خود را عازم آب‌هاي اين كشور مي‌كند. ناوگان‌هاي انگليس، فرانسه، آلمان و يونان نيز در آب‌هاي تركيه لنگر مي‌اندازند.
    در يك برنامه تلويزيوني، آمريكاييان و اسرائيلي‌ها با ديدن عصاي حضرت موسي در دستان ژنرال ترك، تصميم به كشتن وي مي‌گيرند، اما موفق نمي‌شوند، زيرا ژنرال مهدي با كامپيوتر خود از توطئه آنان آگاه مي‌شود.
    نيروهاي غربي به فرماندهي اسرائيل، استانبول را محاصره كرده و قصد بازپس‌گيري اياصوفيه را از ترك‌ها دارند، اما از كشورهاي مسلمان اعتراض‌ها بلند شده و مردم اين كشورها از دولت‌هاي خود مي‌خواهند تا به تركيه كمك كنند.
    در هنگامي كه موشك‌هاي ناوگان‌هاي آمريكايي، آماده شليك به استانبول مي‌شوند، اين بار نيز ايران از تركيه حمايت كرده و رئيس‌جمهور ايران در مصاحبه‌اي مطبوعاتي اعلام مي‌كند: در صورت حمله آمريكا به استانبول ايران نيز اسرائيل را با موشك خواهد زد. اسرائيل نيز وارد معركه شده و تهديد به استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي مي‌كند.
    ژنرال ترك نگران درگيري با قدرت بزرگ آمريكا و غرب است، اما ناگهان با كمك عصاي موسي در آن سوي اقيانوس؛ يعني آمريكا زلزله بزرگي به وجود مي‌آورد. آمريكا از درون فرو مي‌پاشد و احساسات ضديهود در بين آمريكايي‌ها اوج مي‌گيرد. در اين ميان اسرائيل براي كشتن ژنرال مهدي و به دست آوردن عصاي موسي، چندين بار دست به عمليات‌هاي تروريستي مي‌زند، اما به علت كمك عصاي موسي به ژنرال موفق نمي‌شود.
    يهوديان آمريكا و اروپا از ترس جان، به اسرائيل پناه مي‌برند و اسرائيل نيز براي كسب موقعيت مذهبي و سياسي در اذهان قوم يهود، تصميم به تخريب مسجدالاقصي مي‌گيرد و ژنرال مهدي را تهديد مي‌كند عصاي موسي را به اسرائيل بدهد، چرا كه در غير اين صورت، اسرائيل كعبه را بمباران خواهد كرد، اما ژنرال مهدي نمي‌ترسد و به مكه رفته و در آنجا نماز مي‌گزارد. اسرائيل مي‌كوشد، هواپيماي ژنرال مهدي را سرنگون كند اما موفق نمي‌شود، زيرا عصاي موسي در دستان ژنرال مهدي است و مهدي موعود مسلمانان شده است. در اين هنگام نيز رئيس‌جمهور ايران از ژنرال مهدي و از كشور تركيه حمايت كرده، اسرائيل را تهديد به حملات موشكي مي‌كند.
    سپس اسرائيل، تصميم حمله به ايران را بررسي مي‌كند، اما راه به جايي نمي‌برد، زيرا ايران ديگر تبديل به يك قدرت هسته‌اي شده است. به اين ترتيب، اسرائيل، مسجدالاقصي را خراب مي‌كند و اين خشم جهان اسلام و حتي مسيحيان كاتوليك را برانگيخته و پاپ، خواهان خروج اسرائيل از سرزمين‌هاي اشغالي مي‌شود.
    اسرائيل مي‌‌خواهد به ايران حمله كند، اما اين بار نيز منصرف مي‌شود، زيرا ايران داراي موشك «ملا ـ 3» با برد 700 كيلومتر است و جنگ با ايران براي اسرائيل خودكشي به شمار مي‌رود.
    ايران براي حمايت بيشتر از ژنرال مهدي، پنج فروند از موشك‌هاي «ملا ـ 3» را به تركيه مي‌فرستد و در اسانبول مستقر مي‌كند. پاكستان نيز سه فروند موشك هسته‌اي مي‌فرستد. «مهديكس» ‌نگران جنگ است، اما با رهنمودهاي غيبي، متوجه حقيقت كشته شدن نمرود به وسيله مگس كوچك مي‌شود. او نيز با كمك كامپيوتر خود ويروسي را فعال كرده و همه سيستم‌هاي الكترونيكي صهيون را بر هم مي‌زند.
    در پايان، مهديكس پيروز شده و صهيون را وادار مي‌كند تا مسجدالاقصي را بار ديگر بسازد. پس از اتمام مسجدالاقصي، صهيون را مي‌كشد و سرزمين‌هاي اشغالي به صاحبان اصلي خود؛ يعني فلسطينيان بازگردانده مي‌شود و سربازان اسرائيلي به همراه يهوديان افراطي، سوار بر كشتي شده به آمريكا فرستاده مي‌شوند و مهديكس با پيروزي تمام به تركيه بازمي‌گردد.
    در پايان، مهديكس با وظيفه مهم ديگري عازم مأموريت مي‌شود.

     

     

     

     

     

     

     

     

    ستون آزاد

    استمنا - استشهاد
    (قسمت دوم و پایانی)

    فرستنده:
    durul1913@yahoo.com

    مركز شهوت انسان در حقيقت در مغز انسان است . منطقه اي بنام منطقه ي شهوت زا. اين افكار آدمي است كه انسان را به سمت و سوق هر كاري راهنمايي ميكند.اگر شما افكارتان را با ديدن عكسها وفيملها ويا حتي شنيدن سخنان شهوت آلود تغذيه كنيد ، جسمتان هم دنبال افكارتان خواهد رفت وهدفش ارضاء نيازي ميشود كه شما در او برانگيخته ايد و برعكس اگر با تغذيه مناسب -افكار متعالي- تغذيه كنيد ، جسم هم از شما تاسي ميكندو تاثير ميپذيرد و همراهيتان ميكند.انسانهايي مانند رجبعلي خياط كم نيستند كه فقط با يكبار غلبه بر هواي نفسانيشان درهاي حكمت بر روي آنها باز شد و انها هم با ادامه ي راه نگذاشتند كه اين مسير بر آنها بسته شود.
    و بدانيم كوچك شمردن اين عمل باعث افزايش آن و در نتيجه بصورت اعتياد در ميآيد.
    پس بهترين راه حل در اين شرايط جامعه ي ما موانع اقتصادي بيش از هر چيز ديگري مشكل براي ازدواج جوانها ايجاد كرده است مواظبت بر افكاراست -( يعني متوجه كردن آن به كمال)- .از طرفي و مشغول شدن به فعاليتهاي ورزشي - شركت در فعاليتهاي سالم اجتماعي- تنها نماندن و خلوت نكردن با خود- به رختخواب رفتن موقعي كه فرد كاملا خسته و خواب آلوده باشد- نپوشيدن لباسهاي نيمه عريان بخصوص در هنگام خوابيدن - گرفتن دوشها با آب ملايم و نيمه سرد- نرمش قبل از خواب-مطالعه كتابهاي سالم قبل از خواب - ذكر و دعا و داشتن وضو كه در هر حالي آرامبخش روح وروان آدميست و ازهمه مهمتر استعانت از پروردگار متعال از راه حلهاي فردي موثر است زيرا كه راه حلهاي اجتماعي فراتر ازبحث در اينجاست.(و البته گناهاني كه اجتماعي هستند بسيار مخرب تر از گناهان فردي اثر منفي ميگذارند و ترك آنها كم از ترك اينها نيست!)
    راستي فراموش نكنيم كه گناه يعني نيكي نكردن و بهترين كس براي اين كه به او نيكي كنيم خودمان هستيم.
    « نويسنده مطالب بالا خانم بهشته نعمتی از سايت انجمن درمانگران ايران بودند. »

    *************

    2 - استمناء و خودارضائي masturbation
    (بررسي علمي)

    « مطالب ارائه شده جمع آوري مقالات علمي ميباشد و معني نظر نويسنده نمي باشد. موارد نظر شخصي بعنوان نظر مولف ذکر شده است »
    خودارضائي با نام علمي (masturbation ) به معناي انجام عملي توسط خود فرد جهت رسيدن به اوج لذت جنسي يا ارضاي جنسي (urgasm ) بدون عمل نزديکي (intercours ).البته اين تعريف کامل نميباشد چون ممکن است اين عمل توسط همسر و زوج جنسي بدون عمل نزذيکي صورت گيرد. لذا اصطلاح (masturbation ) طيف گستردهاي را شامل ميگردد که بسته به مذهب و فرهنگ و شرايط روحي و جسمي فرد متفاوت است وممکن است در فردي بعنوان اقدام درماني يا بعنوان قسمتي از نزديکي قلمداد گردد.
    خودارضائي مردان يا استمناء غالبا در پسران نوجوان و جوان انجام ميگيرد و در تمامي آمارهاي ارائه شده درصد بالائي از پسران حداقل يکبار تجربه استمناء را در طول زندگي خود دارند ( متاسفانه هيچ آمار رسمي در ايران وجود ندارد) و در اروپا شيوع آن را در قشر در حال تحصيل و دانشجويان بيشتربوده است.
    تا سالهاي حدود 1965 توسط اکثر پزشکان عمل خودارضاعي شديدا نکوهيده ميشد ولي پس از آن بتدريج توسط گروه متعددي از پزشکان نظر مثبت تري به آن داده شده است و گاهي نيز بعنوان درمان توصيه شده است.دلايل پزشکاني که نظر مثبت بر عمل (masturbation) دارند, خودارضائي را بعنوان راه جلوگيري از شيوع بيماريهاي مقاربتي و افزايش تعداد حاملگي غيرقانوني ناشي از ارتباط جنسي جوانان ميدانند و يا بعنوان قسمتي از رفتار جنسي طبيعي قلمداد کرده اند و شايد صرفا مضرات آن را در حد دفع مقداري از مايع مني (semen) يعني دفع مقادير ناچيزي پروتئين و ويتامين و مواد قندي ميدانند (نظر مولف) و همچنين با عمل خودارضائي از فشارهاي عصبي ناشي از تحريکات جنسي جلوگيري خواهد شد.
    براي درک مضرات استمناء ابتدا مسير عصبي يک تحريک جنسي تا انزال را طي عمل نزديکي بطور ساده مرور ميکنيم. ابتدا نعوظ با تحريکات دو مسير, يکي مسير رفلکسي ((reflexogenic که ناشي ازتحريک حس پنجگانه بخصوص لامسه و بينائي , و ديگري مسير ذهني (psychogenic) که ناشي از تحريکات ذهني است.
    از طريق اين دو مسير مراکز نخاعي و فوق نخاعي (supraspinal) و سيستم عصبي مرکزي و هيپوتالاموس , ابتدا منجر به بروز نعوظ و سپس ادامه و استمرار تحريکات مراکز جنسي مغز, شدت تحريکات به حدي بالا ميرود که به حد آستانه ارضاي جنسي فرد برسد و عمل انزال صورت گيرد . اين مسير طبيعي تا انزال, با عمل نزديکي ميتواند رخ دهد و يا طي مرحله REM خواب (rapid eye movment) انجام شود. (خواب شامل چندين مرحله سطحي تا عمقي ميباشد.
    در يکي از اين مراحل , حرکت سريع کره چشم وجود دارد که به اين مرحله REM گقته ميشود). در اين مرحله در افراد سالم نعوظ آلت تناسلي ايجاد شده و خواب ديدن و رويا نيز رخ ميدهد. طي نعوظ ممکن است همراه با تحريکات جنسي ناشي از روياي شبانه, ميزان تحريکات به حد آستانه انزال رسيده و منجر به ارضاي جنسي و انزال طبيعي گردد (محتلم شدن يا جنابت ).
    آنچه توضيح داده شد مسير طبيعي ارضاي جنسي و انزال بود ولي طي عمل استمناء مسير تحريکات رفلکسي ناشي از حس هاي پنج گانه, بجاي حس لمس تمامي بدن, محدود به حس لمس موضعي ناحيه محدودي از آلت تناسلي ميباشد. همچنين تحريک ساير احساس مانند بينائي, شنوائي و حتي بويائي که طي عمل نزديکي اهميت دارد در حد صفر خواهد بود. لذا جهت رسيدن به آستانه ارضاي جنسي, لازم است مسير ذهني (psychogenic) جبران کمبود تحريکات مسير رفلکسي و حسي را بنمايد, لذا با فشار ذهني و عصبي مضاعف , مغز مسير را به سمت رسيدن به حد آستانه انزال طي ميکند.
    که اين فشار مضاعف ميتواند با تکرار, عوارض عصبي ببار آورد. و همچنين بتدريج مرکز عصبي تحريکات جنسي با کاهش آستانه ارضاي جنسي وانزال, سعي در جبران اين کمبود تحريکات حسي را خواهد کرد تا مغز فشار کمتري را متحمل گردد. و در نتيجه با کاهش آستانه ارضاي جنسي بتدريج فرد مبتلا به زود انزالي (premature ejaculation) خواهد شد. که عارضه شايع ناشي از استمناء ميباشد. بدين معني که زماني که فرد تحت تاثير تحريکات انذک جنسي قرار ميگيرد حتي زماني که تصميم به عمل نزديکي ميگيرد, مسيرهاي عصبي مرکزي جنسي فعال شده و با سرعت بيشتر, مدت زمان کمتر و با تحريکات جنسي کمتر, و با توجه به کاهش آستانه انزال, در مدت زماني کمتري فرد را به مرحله انزال و ارضاي جنسي ميرساند.
    گاهي حتي قبل از نعوظ کامل آلت تناسلي واقدام به عمل نزديکي و دخول آلت تناسلي, فرد ارضاي جنسي ميگردد و آنچه را که سالها با آرزو و ذهنيت آن اقدام به استمناء ميکرده. پس از ازدواج قادر به انجام آن و يا لذت بردن از آن نخواهد بود.(اينجانب طي مشاوره با بيماران مبتلا به زودانزالي شديد, در درصد بالائي سابقه استمناء زياد را دوران جواني آنها ديده ام).
    همانگونه که گفته شد يکي از عوارض مهم استمناء زودانزالي است
    در باره عوارض جسمي روحي و حتي خانوادگي زودانزالي مطالب بسيار ميتوان گفت که اين خود امروزه يکي از مشکلات بزرگ تعداد زيادي از مردان و بصورت ثانويه بسياري از زنان متاهل جامعه ما ميباشد.
    حتي درصدي از بيماران که بدليل ناباروري به پزشک مراجعه ميکنند پس از گرفتن شرح حال دقيق مشخص ميگردد علت اصلي عدم باروري در واقع عدم توانائي در نزديکي ناشي از زودانزالي شديد است. بدين معني که قبل از انجام عمل دخول آلت تناسلي فرد به حالت ارضاي جنسي و انزال ميرسد لذا مايع مني و اسپرم داخل مهبل زن وارد نميگردد تا بتواند منجر به حاملگي گردد. وحتي شخصا چندين مورد بيماراني داشته ام که حتي چندين سال پس از ازدواج هنوز پرده بکارت زن سالم بوده. بدين معني که حتي يک نزديکي موفق نيز نداشته اند. و يا يکي از علل مهم عدم ثبات زندگي زناشوئي و حتي انحراف اخلاقي در زن ممکن است زودانزالي همسر وي باشد.
    در اثر استمناء زياد و کاهش شديد آستانه تحريک منجر به انزال با کوچکترين محرک جنسي و يا عصبي و روحي ميگردد و دفع مکرر ودائم ترشحات غدد پارايورترال و غدد فرعي جنسي و پروستات منجر به ترشح مکرر و گاهي مداوم از مجرا ميگردد که اصطلاحا به آن سيلان مني گويند.
    افرادي که استمناء به تعداد بسيار زياد انجام ميدهند منجر به عوارض شديد عصبي بدني مثل لاغري لرزش و افسردگي و اضطراب ميگردد. البته جاي بحث دارد که آيا مشکلات عصبي و اضطراب و زمينه مشکل روحي، منجر به استمناء به مقدار زياد ميگردد و يا استمناء زياد، منجر به افسردگي و اضطراب ميگردد؟ ولي به هرحال شيوع استمناء، در بيماران روحي و بستري بخش رواني بسيار بالاست.
    عارضه ديگر استمناء ممکن است ناشي از روش انجام آن باشد. بدين معني که روشي که فرد جهت ارضاي جنسي انتخاب و يا ابداع ميکند ممکن است مضر و حتي خطرناک باشد. ويا منجر به آسيب به خود گردد.
    روش غالب استمناء استفاده از دو انگشت شست و اشاره تا تمام کف دست ميباشد. البته پس از کاهش آستانه تحريک جنسي و ايجاد زودانزالي تحريکات بسيار کمتر مثل مالش قسمت ران پاها به آلت و حتي خوابيدن به روي شکم نيز ميتواند منجر به انزال گردد که اين خود نوعي استمناء است.
    با توجه به زياده طلبي و تنوع طلبي ذاتي انسان فرد جهت ارضاي بيشتر به روشهاي ديگر ممکن است روي آورد مثل استفاده از اجسام که ميتواند مخاطره آميز باشد. يکي از شايعترين اين روشها استفاده از اجسام به به شکل حلقوي است. که فرد بتواند با عبوردادن آلت از داخل حلقه حس تحريکي بيشتري مشابه به نزديکي به خود منتقل کند.که در اين حالت با توجه به افزايش سايز وقطر آلت تناسلي حين تحريک جنسي ممکن است پس از وارد کردن آلت بداخل حلقه منجر به بدام افتادن آلت تناسلي داخل حلقه گردد. وچون در اين حالت آلت تحت فشار ميباشد و دردناک است فرد به اشتباه تصور ميکند با توقف استمناء و قطع تحريک جنسي منجر به کاهش سايز آلت و توانائي در خارج کردن آلت از حلقه خواهد شد ولي با توجه به پرخوني قسمتي از آلت تناسلي که از حلقه عبور کرده و بالا بودن فشار خون سرخرگي که خون ورودي آلت است نسبت به خون سياهرگي که تخليه خون آلت است در نتيجه خون، به آلت وارد شده ولي خارج نميگردد، لذا نه تنها سايز آلت کوچک نميگردد بلکه احتقان تشديد يافته و بدام افتادگي آلت تناسلي بيشتر نيز ميگردد. اين حالت منجر به بروز وضعيت اورژانسي و احتياج به اطاق عمل و بيهوشي جهت بريدن حلقه از دور آلت تناسلي ميباشد.
    حال اگرفرد در چنين حالتي بدليل شرم و خجالت به پزشک مراجعه نکند بدليل عدم خونرساني به آلت بتدريج بافت مرده و نکروزه ميگردد و سپس عفوني شده و ناچارا توسط جراحي ويا اگر باز مراجعه نکند بصورت خودبخودي آلت تناسلي قطع ميگردد.
    در روش ديگري که فرد از اجسام شکل پذير جهت استمناء استفاده ميکند، در جسم شکل پذير سوراخي ايجاد کرده و از طريق آن حفره، اقدام به استمناء ميکنند. که در اين حالت بدليل نرمي و شکل پذيري، جسم ميتواند بداخل مجرا نفوذ کند و با تحريک مجرا منجر به عارضه گردد.
    بعنوان مثال من در بيماران خود با مواردي برخورد داشته ام که از ميوه جات و ايجاد حفره در آن و از طريق دخول آلت بداخل آن حفره اقدام به استمناء ميکرده.
    جالب است است بدانيد در شرح حال دقيقي که از اين بيماران گرفته شده استفاده از خيار با سايز بزرگ، لوله جاروبرقي و حتي از مجاري فاضلاب حمام، جهت استمناء ذکر شده است. دريک مورد ، بيمار بدليل استمناء از طريق مجراي فاضلاب حمام دچار عفونت مجراي ادراري شده بود . حال تصور کنيد در چنين حالتي ، آلت، داخل حلقه فلزي مجراي دفع فاضلاب، بدام افتد.
    گاهي در حين عمل استمناء و در حالت نعوظ کامل با فشار شديد به آلت و خم کردن آن منجر به شکستگي آلت ميگردد. که منجر به خونريزي شديد زيرپوستي و آسيب بافت آلت ميگردد که احتياج به ترميم جراحي بصورت اورژانسي است. و درصورت عدم درمان منجر به نارسائي جنسي ميگردد.
    در روش خاصي از استمناء بنام hanging masturbation فرد جهت استمناء خود را در حالتي شبيه به دارزدن قرار ميدهد، چون طرفداران اين روش معتقدند در حالت کمبود اکسيژن، لذت جنسي بيشتري ميبرند، که در اين حالت ممکن است فرد نتواند در زمان لازم ، خود را از شرايط دار ، و کمبود اکسيژن آزاد کند و منجر به آسيب مغزي و حتي مرگ گردد.( در پزشکي قانوني مبحث کامل اين روش ذکر شده است).
    با مطالعه مطالب ارائه شده فوق ، ممکن است اين اين تصور بوجود آيد که استمناء به مقدار کم نه تنها مضر نيست که شايد با کاهش فشار جنسي سودمند هم باشد.(حتي گروه متعددي از پزشکان، بخصوص در مقالات غربي چنين عقيدهاي را ارائه کرده اند).
    من هنگام جمع آوري اين مطالب بياد آوردم که شرب الکل در دين اسلام حرام ميباشد، حتي به مقدار کم. در حالي که پزشکان مقدار کم الکل را مضر نميدانند. ولي انسان پس از درک لذت آن، بدليل زياده طلبي ، به مقادير کم راضي نيست. به همين صورت عمل استمناء و خودارضائي جنسي نيز بتدريج با زياده طلبي در لذت جنسي و ارضاء ، و بتدريج با افزايش و استمرار آن تبديل به اعتياد روحي ميگردد. بطوري که بسياري از جوانان با علم به مضرات آن و تمايل شديد به ترک، وحتي پشيماني شديد و انزجار پس از انجام استمناء، قادر به ترک آن نيستند.
    لذا من نيز استمناء را به هر ميزان مضر ميدانم. (البته استمناء را نشانه انحراف جنسي، بلوغ زودرس يا مشکلات روحي و اخلاقي نميدانم که توسط گروهي ابراز شده است، مگر به ميزان بسيار زياد باشد).
    چرا در بسياري مطالعات و مقالات غربي، عارضه ثابت شده را براي استمناء نمي پذيرند؟
    بايستي در نظر داشت مطالعات غربي در شرايط و جوامعي انجام شده که جوانان از نظر روابط جنسي با جنس مخالف محدوديتي ندارند، امکانات تفريحي و ورزشي بسيار بيشتر از جامعه ما در دسترس، و عمومي ميباشد،در چنين شرايطي فرد کمتر به استمناء روي مي آورد. و شيوع و شدت استمناء، بسيار کمتر جامعه ماست که بسياري از جوانان شرايط مشاهده رفتارهاي جنسي را از طريق فيلم و عکس و ماهواره دارند ولي امکان داشتن روابط جنسي را ندارند. و تمامي رفتار جنسي و تخليه ارضاي جنسي آنها از طريق استمناء ميباشد.
    « نويسنده مطالب بالا دکتر مجيد حقيقت بودند . »
    منبع : http://www.iranhealers.com

    پایان
     

     

     

     گروه اینترنتی مشکان