اول:
درس ولایت فقیه آیت الله خمینی جایی بود که اندیشه های حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه تبیین می شد.آقای خمینی در میان درس گاهی نکته هایی هم درباره آفات و انحرافات ولایت فقها بر امور مسلمین مطرح می فرمودند. مسئله آخوندهای خائن و درباری از مواردی بود که مورد توجه خاص ایشان قرار داشت، یازدهم بهمن ماه 1348 در جلسه درس، ایشان درباره این صنف از آخوندها جملاتی را بیان می کنند که خواندنشان در روزهای سرد دی ماه 1385 خالی از فایده نیست؛«. . . یک عمامه ای سرش گذاشته و فرض کنید چهار تا کلمه اینجا [نجف] یا جای دیگری خوانده و رفته. اینهایند که وضعیت اسلام را بهم زده اند و می زنند و لکه دار می کنند. در روایت هست که از دینتان بر اینها بترسید، اینها دین را از بین می برند. اینها هستند که جایز است غیبت شان. این تهمت، که از گناهان کبیره است در یک جاهایی جایز می شود و جاهایی اصلا واجب می شود ... واجب می شود که این آخوند اگر آبرو داشته باشد ساقط بشود از جمعیت. اگر این ساقط نشود از جمعیت امام زمان را ساقط می کند، اسلام را ساقط می کند. این را باید ساقط اش کرد. این را جوانهای ما باید عمامه اش را بردارند. من نمی دانم مرده اند این جوانهای ما در ایران؟ این را عمامه اش را باید بردارند. نمی گویم بکشندش، قابل کشتن نیست. عمامه اش را بردارند... چرا مرده اند این جوانهای ما؟ ما که بودیم اینجور نبود! امثال اینها که به اسلام اینجور لطمه ها دارند وارد می کنند به اسم فقهاء اسلام، به اسم علمای اسلام، اینجور مفسده در جوامع ما ایجاد می کنند، این مردم ما، جوانهای غیور ما موظفند که اینها را ـ کتکشان زیاد لازم نیست بزنند ـ ... و لیکن عمامه را بردارند. نگذارند اینها معمم بیایند توی مردم. این لباس شریف است، نباید تن هر کس باشد».
خاصیت خوبی در ذهن بعضی ها پیدا می شود و آنهم اینکه هر قضیه تاریخی و هر عبرت آموزنده ای را فقط در زمان خودش مطالعه نمی کنند، اصل مطلب را می گیرند، کمی به اطرافشان نگاه می کنند و اگر مصداقی برایش پیدا کنند سعی می کنند رفتار صحیحی را که آموخته اند عینا عملی کنند. حالا جای یک سوال خالی است: آِیا بعد از جمهوری اسلامی، دیگر مصداقی از این صنف پیدا نمی شود؟
حتما
پیدا می شود. اگر کسی شکی در این قسمت دارد می تواند بقیه مطلب را نخواند. نمی خواهم خیلی بحث را یکطرفه کنم اما علماء سوء مسئله امروز و دیروز ما نیست.علمای سوء همان هایی اند که با رفتارشان باعث دگرگونی تصور مردم از اهل علم و شئونات روحانیت می شوند، به دنیا چنگ می اندازند و برای منافع خودشان دین را به معانی بدعت آمیز آمیخته می کنند. این صنف از نظر آیت الله خمینی به هیچ وجه برای ولایت امور مسلمین «امین» نیستند و همینکه ایشان با این تندی و صراحت از مصیبت هایی که این قشر به بار می آورند سخن گفته نشاندهنده جدی بودن موضوع است.دوم:
شاید مطلب زیر را قبلا دیده باشید. من این مطلب را ازستون گزارش روز روزنامه سیاست روز (سوم مهر ماه) انتخاب کردم و چون به نظرخودم جالب آمد تصمیم گرفتم در اینجا هم قرار بگیرد. این مطلب تکه ای از گفتگویی است که محمد طاهری با امیر رضا خادم انجام داده است:«ما به شوخی گفتیم آیا با هلی کوپتر شخصی اش به مجموعه انقلاب می رود که خادم خندید و گفت: فعلا که مجموعه های ورزشی پیشرفته کشور در اختیار ما ورزشکاران نیست و در انحصار سیاستمداران است. پرسیدم چرا؟ گفت سالن بدنسازی آکادمی المپیک سه روز در هفته، در بهترین ساعات ممکن( 3 بعداز ظهر تا 9 شب) در اختیار محمد خاتمی و محسن مهرعلیزاده و چند چهره سیاسی دیگر است.
خادم گفت: سیاست مداران ایران علاقه ندارند با لباس ورزشی در منظر عمومی ظاهر شوند و به همین دلیل سالن های بزرگ را به صورت انحصاری در اختیار می گیرند و البته مانع حضور ورزشکاران واقعی در بهترین ساعت های ممکن برای تمرین می شوند.
سوم:
جناب رئیس جمهور سعدآباد، خاتمی قهرمان! باز هم صدایش درآمده و در جمع تجار موفق! دانشگاه آزاد بعد از اعدام صدام ناله سر داده که: بدون شک صدام يکي از بزرگترين جنايتکاران تاريخ بود، اما نه تنها از کشته شدن او، بلکه از مرگ هيچ فردي حتي افراد جنايتکار خوشحال نخواهم شد . . . حالا بعد از اینکه گندش درآمده توضیحات هم داده است. خاتمی اتفاقا درباره مسئله هسته ای هم ابراز نظر کرده و همان حرفهایی را که پدرخوانده اش ـ هاشمی قهرمان ـ در خطبه های عید قربان بیان کرده را مجددا بلغور نموده. فکر کنم اگر پرونده هسته ای در دست اینها بود الان بلدوزرهای آژانس تاسیسات هسته ای ما را هم کنده و برده بودند...اگر قبول ندارید اینهم شاهدش: وقتي داد و هوار روحاني درآمد! ... سر بزنید و خودتان از سر انصاف قضاوت کنید.